⚔تناسخ خدایان دلربا⚔

یادم رفت بگم چه شکلی ان آرتمیس که خود السا فقط اسمش فرق داره آنوبیس پسری با موهای بلوند چشم های سبز بدنی سفید(بین خودمون بمونه ولی سیکس پک داره😂)داری قدرت جنگ،قدرت آتش،قدرت مردگان و یسری چیزای دیگه که بعدا میفهمید فقط یچیزی وقتی عصبی میشه نباید به چشماش نگاه کنید چون دوتا کاسه خونه😂رئا موهای قهوه ای چشم های آبی اما تیره(خبر ندارم سیکس پک داره یا نه )داری قدرت بسیار زیاد که میتونه ۲ از جهان هارو از ۵ جهانی که وجود داره نابود کنه تایفون هم مردی با موهای قهوه ای چشم های سبز رنگ،آنتیوپه موهای آبی و سفید داره از ریشه سفیده بقیش آبی چشماشم عسلی رومینا:موهای بلوند چشم های قهوه ای موهای قهوه ای یک نکته چشم های آرتمیس با توجه به احساساتش رنگ عوض میکنه

پادشاه رئا:صلح غیر ممکنه پادشاه تایفون:خب په چیکار کنم پادشاه رئا:نمیای جنگ کنیم حال میده😂 پادشاه تایفون: نه والا کار دارم پادشاه رئا:سکوت با من شوخی میکنی؟ پادشاه تایفون:عههههه نه بابا مثل اینکه خودت ما رو به مسخره گرفتی (آرتمیس و آنوبیس اون موقع ۱۰ سال بیشتر نداشتن البته آنوبیس ۱۲ ساله) آرتمیس:بابا چرا صلح غیرممکنه از وقتی یادمه داری دنبال یچیزی میگردی که سرزمین افرا رو نابود کنی آنوبیس:راست میگه بابا خب صلح کنی هم افسون مال تو میشه هم افرا مال شما

رومینا و آنتیوپه بعداز حرف های این دو جوان سر تکون دادن به معنای آفرین آفرین براووووو ولک براوووووووووووووو😂

دهن های رئا و تایفون اومده پایین و دارن با چشم های گرد این دو بچه را نگاه میکنند ولی خودمونیم ها آرتمیس قشنگ باباشو ضایع کرد رئا شرمزده این درخواست رو داد و تایفون شرمزده قبول کرد و مهمونی برپا شد

آرتمیس به خورشید نگاه میکنه:وقت تمرین میره به اسطبل و تولپا(اسبش حالا نمیدونم دختره یا پسره ولی من میگم دختره)رو میاره، بیرون و سوارش میشه و میرن به جنگل کمی با تیر کمون تمرین میکنه و میره به رودخونه همیشگی که یهو.........

یه تیر از جلوش رد میشه اونور رو نگاه میکنه و آنوبیس رو می بینه:اممم خیلی ببخشید فکر کردم یه آهو چشم آبی آرتمیس:چرا؟ آنوبیس:چشم هات مثل چشم های آهو (آهو در اون زمان یه نماد برای زیبایی بود قشنگترین چشم های دنیا مال آهوی چشم آبی اون موقع بود) آرتمیس:ممنونم چشم های توهم مثل پلنگ چشم سبز (خدایی اون موقع پلنگ نماد قدرت و قشنگترین چشم های سبز مال پلنگ های اون موقعس) خلاصه این دوتا باهم دوست شدن و ما داستان رو میبریم جلو تا ۱۶ سالگی آرتمیس و تولد ۱۸ سالگی آنوبیس........