سلام 💫👋 این اولین رمان من هست امیدوارم خوشتون بیاد⚘⚘
مرینت : وای تیکی این یه فاجعه اس. دو ساعت دیگه یه قطار سریع و سیل میاد پاریس که بره لندن ** تیکی : خب ، بعدش ** مرینت : خب آدرین با لایلا هم قراره سوار اون قطار بشن چون میخوان برن تابلوی نقاشی اونجا رو ببینن . وای چیکار کنم .. ممکنه دیگه حتی آدرین هم رو نبینم . البته اره هیچی از لایلا بعید نیست . ** آلیا : سلام دختر کجایی؟! ** مرینت : تیکی قایم شو ! ** مرینت : اوه سلام آلیا چقدر خوشحالم که میبینمت **
💟 قسمت بعد رو بخونید
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
وای وای خیلی خیلی باحال بود پارت ۲ کوش؟؟؟؟
عالی بودی لطفا ادامه بده
عالی
عالییی بود یک سری هم به داستان من قلب یخی بزن و کامنت بده
دوستان پارت بعدی دیشب وارد سایت شده و از امروز هم نوشت پارت 3 رو شروع میکنم⚘
ممنونم از حمایت هاتون😘😘🙏
فوقوالعاده بودی
عالی بود
من دوست نفرم به نظر میدم
داستانت عالی بود ادامه بده
دوستان نام داستان مهشید چیه الان برای من نمیاد باید جستجو کنم لطفا هر کی میدنه بگه ممنون
این داستان؟؟ اگه این داستان 👇👇
لیدی باگ و هاک ماث در کنار هم⛓♥️
سلام من می دانم
اسم داستان مهشید :
Ladybug 5 episode 1
چون فصل اول داستانش تمام شده اسمش بجای 4 ، 5 داره
منم نمیدونم ولی توی گوگل بزن پروفایل Mahshid توی تستچی میاره من خودم این کارو کردم
عالی سریع بعدی بزار
وای عالی بود ترو خدا بعدی رو بزار😍
تو نویسندهی خوبی میشی 😍