10 اسلاید چند گزینه ای توسط: 🤪Unknown انتشار: 3 سال پیش 37 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب ، سلام 😂🙋
خب ، دوباره سلام ، مطمئنا کنجکاو هستید بدونید که الان این پارت برای چیه خب این پارت میخوام یسری فکت رو راجب داستان یا دلایل اتفاق افتادن بعضی وقایع و کلی چیز دیگه رو بگم ، پس شاید کنجکاو شده باشید ، شاید هم نشده باشید و اینکه این پارت بیشتر جنبه فان داره ، همین دیگه 😂🙃
خب از پایه و اساس نوشتن شاهزاده فراری شروع میکنم ، من قبل از ماجازاتگران یه داستان دیگه کلا نوشته بودم که همینجوری واسه دلخوشی خودم بود ، از اونجایی که انشا هام هم خوب بود بد نبود اما یکم بی سر و ته مینوشتم ، نسبتا به نوشتن علاقه پیدا کردم اون موقع . بعدش یکی از دوستای مدرسه ام پیشنهاد داد ، دو تا داستان مختلف بنویسیم خب اون موقع من فیلم های ژانر فانتزی زیاد میدیدم کتاب هم تو همین ژانر که خیلی میخوندم اصلا یکی از باعث و بانی های نقل انتقال کتاب تو مدرسه مون بودم ( به خودم افتخار میکنم 😂✌ ) بعد یه ایده زد به سرم که نتیجه اش شد ، مجازاتگران ، یه خط در میون میزاشتمش تو تستچی ، بازدیدش بد نبود اما هی ، بعد از ۱۳ پارت وقتی پارت ۱۳ دو تا فقط بازدید خورد ، کلا ولش کردم . یه مدت بعدش نبودم بعد قبل از اینکه شاهزاده فراری رو بخونم یه کتاب توی همین فاز شاهزاده فراری رو شروع کرده بودم ، خیلی خوشم اومد بعد گفتم چی میشه یه داستان مثلش بنویسم ، و این سر آغاز شاهزاده فراری بود .
حالا میرسیم به تغیراتی که طی داستان اعمال کردم ، خب از همین اول بگم که قرار نبود جاناتان بد بشه ، قرار بود یه جا بچه بشینه نون و ماستش رو بخوره و مملکتش رو اداره کنه 😂✌ اما نظرم عوض شد و برای اینکه الک رو به تخت سلطنت بشونم این بنده خدا رو بدبخت کردم ( حس این ملکه بدجنسا که هر کاری میکنن پسرشون به تاج و تخت برسه ، بهم دست داد 😂😂 ) . دیگه اینکه النا قرار نبود ، بمیره قرار بود شخصیتی که الان ایزابل داره رو النا داشته باشه و پارت ۹ که مرد قرار بود زنده بمونه و الک و النا از اون مخمصه با موفقیت فرار کنن و النا بعدش بره آکادمی و آموزش ببینه و .... . بعد دیگه جونم براتون بگه ، ایزابل و آلیس قرار بود بدجنس بشن ، منظورم از بدجنس اینه که با النا مشکل پیدا کنن و از این چیزا . رستگاران جهنمی هم در اصل حکم مافیا خودمون رو داره ، بقیه داستان ثابت بود .
اول اینکه اسمای اعضا جوخه ی وارثان جهنم از بیخ و بن قرار بود چیز دیگه و شکل دیگه باشه ، الان چندتا مثال میزنم براتون : مارتین که از اول ثابت بود هیچی ، کلا آهان یه چیزی ، اول قرار بود به جای اسم وارثان جهنم ، از مرگ ها استفاده کنم که کلا منصرف شدم از استفاده کردن از این اسم . دیگه اسم سباستین اول قرار بود کریس باشه 🤔😂 انتخاب بدی هم نبودا . آهان درباره شخصیتش هم بگم که قرار بود شلخته و بی اعصاب باشه اما به جدی و خشک و بی رحم ارتقا پیدا کرد 😂✌ لین قرار بود جسیکا باشه ، راضی ام عوض کردم اسمش رو ✌🙃 اِریکا هم کلا وجود نداشت اما بعدا این شخصیت به ذهنم رسید .
این اتفاقات شاید بیفتن شاید نیفتن هنوز تصمیم گیری نکردم 😂✌ رستگاران جهنمی کلا نابود بشن شاید هم نشن ، بعد فعلا تو فکر اینم که یه بلای آسمون زمینی ای سر ایزابل بیارم به احتمال زیاد یا مسمومش کنم ، یا شاید کشتمش ، واقعا جدیدا دارم به این فکر میکنم که بکشمش ، ولی نه گناه داره ، نه میکشمش 😂✌ دیگه جاناتان که مرگش حتمی شده ، از اول هم بود ( دیگه دارم تبدیل به قاتل میشم 😂😂😂 ) الک هم قراره یه بلایی سرش بیارم که اشکتون در بیاد ✌😂 شاید جنگ شد شاید هم نشد البته بستگی به عوامل مختلفی داره ، آهان دیگه شاید مادر ایزابل رو زنده کردم 🤔 یعنی از اول زنده بوده ولی توی داستان نبوده 😂 دیگه کلی شخصیت دیگه رو هم قراره بکشم ✌😂
اسلاید اضافه 🙃
حالا نکته ای بسی جالب رو میگم 😂✌ توی یکی از پارت این عکس بالاییه کاور پارت بود که متن ترجمه شده اش ، همون دیالوگی هست که مارتین چند پارت جلوتر میگه ، آیا دقت کرده بودید ؟
دیگه اینکه یه موقع نیستم ، بدونین حالم خوب نیست که نمیام، به محض اینکه یکم بهتر بشم ، سریع برمیگردم پس اگه کامنتی گذاشتین که جوابش خیلی طول کشید بیاد ناراحت نشید و پیشاپیش عذر میخوام 🙏
دیگه عرضم به خدمات پس از فروشتون .......................... آهان یه موقعی هم میبینین زیاد غلط املایی دارم ، ۱ به بزرگیت ببخشید و اینکه بعضی موقع ها کلا کیبوردم خودش کلمات رو عوض میکنه و منه بنده خدا بی تقصیرم 😂✌ ۲ اینکه یه موقع هست واقعا حوصله یه دور خوندن و درست کردن متن رو ندارم و همونجوری میزارمش .
خب حالا یسری فکت بگم ، تا اینجا اومدین ، حیفه 😁✌ فکت ۱ : موهای الک شبیه موهای مادرش و چشم هاش شبیه چشم های پدرشه . فکت ۲ : راه درمتن بیماری مادر ایزابل هنوز نا مشخصه و تمام گزارش های پزشکی مربوط به بانو اِلین نابود شدن . فکت ۳ : متیو یه خواهر کوچیک تر داشته ، که مرده ، ( حالا بعدا میفهمین چرا 😂✌ ) همین دیگه ، البته برید نتیجه باهاتون کار دارم ✌🙃
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
توضیحات خوبی بود ممنون💛
خواهش می شود 🙃🌸
چرا آدمایی که باید وجود داشته باشن ، وجود ندارن ؟
راستش منظورت رو نگرفتم 🤔
آههه
گاهی اوقات واقعاً به کاراکتر های بازی ها ، داستان ها ، انیمه ها یا انیمیشن ها نیاز دارم .
کسایی که واقعاً از ته دل میخوام ببینمشون ، باهاشون حرف بزنم .
دقیقا ، کاملا درست میگی ، و بدترین جاش اینه که بیشتر زمانت رو با چیزایی میگذرونی که اصلا وجود خارجی ندارن ولی خیلی دلبستشون میشی 🤕🤕🤕🤕
آهههه 🥀
گاهی اوقات واقعاً فکر می کنم عاشق شدم . عاشق شخصیت های غیر واقعی :)
کاملا قابل درکی 👌👌👌
Unknown
| 4 روز پیش
برای چهارمین بار ، کامنتم عدم تایید خورد 🤦 بخدا هیچ چیز خاصی هم ننوشته بودم 🤦🤕
در کل خلاصه بگم نا امید نشو ، یکی از بهترین نویسنده هایی هستی که دیدم . 🙃🌸🌸🌸
دشمن واسه خودت جمع کردی 😀😀😀
نظرت در مورد قلم من چیه ؟ اصلا خوندی ؟
نمی دونم والا ، جدیدا زیاد عدم تایید میخورن 🤦
داستانت رو بالاخره خوندم 🥳💪 خوب مینویسی حقیقتا 🙃🌸
😂😂😂
خیلی ممنون که خوندی 😀😀😀✨✨✨
و بازم ممنون (◕ᴗ◕✿)
🙃🌸🌸🌸🌸🌸
"ʀɛʏɦօօռ"
| 6 روز پیش
درسته . بعدشم الان تستچی پر شده از کی پاپ و ری اکشن . اصلاً رمان خوب پیدا نمیشه :///
دقیقا 👌
هعی . . . :/
🤕🤕🤕🤕🤕
Unknown
| 6 روز پیش
من دیگه عادت کردم ، حالا داستانه بی سر و ته نیست ، بی سر و تههههههههههه ، اصلا ....... 🤦🤦
شاید موضوعات خوبی رو هم هدف قرار بدن ، ولی بلد نیستن درست بنویسن . مطمئنم یه روزی یاد میگیرن :)
ولی بعضی هاشون واقعاً کلیشه ای و به قول تو بی سر و ته ان :/ اما هر کسی اجازه ی امتحان کردن رو داره :)
کاملا زیبا فرمودین 👌🌸
وقتی آدم میشه قاتل بی رحم که اول یه شخصیت رو تو دل مخاطب محبوب کنه بعد یهو گند بزنه به احساسات مردم بعد بکشه طرفو 😂😂😂😈 هنوز قاتل بی رحم نیستی ولی..،.............داری میشی 😂😂👌راستی کاربر Negin هستم اسمم رو تغییر دادم. گمم نکنی آجی😅
روش قشنگیه ، خوشم اومد 🤔😂✌
خوبه امیدوار شدم 🙃
یه لحظه داشتم فکر میکردم ، این کیه ، بعد دیدم نوشتی ، خیالم راحت شد ، آشنایی 🙃🌸
😐😂
کی گفته راهش غیر اینه ؟ :)))
من 🙋😂✌
پایان تلخ رو دوس:)
من پایان تلخ مخوامممم😂
بنظرم اصن بزن همرو بکش😂یه سناریوی غمگین اشک درار(البته قبلا هم گفتم با رمان اشکت در نمیا فقط فیلم😂✊🏻)
بنظرم مرگ ایزابل زیاد جالب نی... من ایده جنگو بیشتر میپسندم😀
بزار ببینیم چی میشه ، چی پیش میاد 🙃🌸
موافقم ، همه رو میکشم 😁😂✌
با تعداد کمی فیلم اشکم در اومده ، درباره رمان هم فقط با یه دونه ، در کل چیزی که خیلی تحت تاثیر قرارم بده اشکم رو در میاره ، ولی حالا که دارم فکر میکنم ، چیزهای زیادی نیستن 😂✌
جالب نباشه ، در هر صورت من میخوام بکشمش 😂✌
خودم هم بیشتر میمیپسندمش 😁😂✌
منم پایان تلخ در حد شکلات ۱۰۰٪ دوست دارم . اصن کاراکتر اصلی سلاخی بشه ، بعد توی آغوش مهم ترین آدم زندگیش با زجر جون بده .
نه ، گناه داره ، نکن این کارو 😓😂✌
نهههههههههههههههههه جاناتان رو نکش😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
اصلا من راضیم تو همه رو بکشی غیر از این. گناهشونم گردن من😢😢
شاید تجدید نظر کردم 🤔🙃✌
بزار ببینم چی میشه ، ولی امید زیادی نداشته باش 🥲
باشه🥲🥲🥲🥲
😂✌
من متوجه جمله ی " !HELLO,SIS" توی جلد پارت ۱۹ شدم 😀🤝🏻
بهت افتخار میکنم 🙃😂👌✌
یه سوالی ناشناخته
تا حالا تو رمان غرق شدی ؟
گاهی اوقات واقعاً فکر می کنم ارتباطم با زندگی واقعی رو از دست دادم
چند بار معدود بیشتر پیش نیومده ، که تا غرق هم میشم زندگی ام برم میگردونه به واقعیت 🤦😂