
اینو با افتخار برای بهترین عاجیم خودش میدونه کیو میگم 😁😍🌙🎉
بعد عشق کوک و خودش رفتن کافه و ملی خوش گذروندن*چرا کوک بهم گل داد خوب معلومه من انقدر خفنم که باید اصلا بهم لوح تقدیر میدادن😊♡خیل خوش حالم که برکشتی کره♕ها.. بله درسته 😥♡چیشده باهام سردی♕نه هیجی فقط خستم ♡خب پس بریم خونم♕خونت!باشه♡بریم.*وات؟! یادم رفت برم برای موزیک ویدیو یادم رفت😥رفتی یه دامن کوتاه سیاه پوشیدی و یه لباس آستین بلند آبی پوشیدی و رفتی سمت ضبط برای موزیک ویدیو 😍😶🎉
وقتی رسیدی اعضا عین پلیسا سوال پرسیدن هیونگ:خونریزیه داخلی نداری*احمق خونریزیه داخلی از داخل نه بیرون هیونگ دوم:مردی یا زندی*عا.. نکنه این روحمه نه😐هیونگ سوم:پسر بود اونجا!*واقعا که منو دزدیدنا(تو توی گروه سه تا هیونگ و دو تا منکه داشتین منکه دوم تویی) منکه: ااا...*بریم سر موزیک ویدیو خب.. 😐💔
$سلام*چی چی تو$سلام آنا(نویسنده: حالا میریم برای داستان مدرسه ی بیاکو که قضیه ی آشناییه آنا و دونگ بوک سو)از زبون آنا*بخاطر مهاجرتمون مجبور بودم برم به یه مدرسه دیگه شنیده بودم بهترین مدرسه توی سئوله.سوار ماشین شدی و رفتی به سمت مدرسه وقتی رسیدی 4تا دختر بد که مثل توی فیلما بود دیدی رعیس دختر بدا: اه اه اه چقدر تو فقیر و بیچاره ای *من فقیرم.(علامت دختر رعیس بد&)&چیه ناراحت شدی. بعد حلت میده که یدفعه، خوشیپ کلاس میاد و ترومیگیره$خوبی*آره$چرا هولش دادی&حقشه اون می خواست روز اولی منو هول بده از ترسم هولش دادم بوک سو$هه فکردی باور کردم😶&نمیدونم باور کردی*چرا خنگ میزنی ها&نگاه کن حتی فوشم داد$بهتره تا 2متریه همم نزدیک نشید باشه*&باشه
معلم: خوب بچه ها این دانش آموز جدید *سلام، من آنا هستم درسته فقیرم ولی در آینده پولدار میشم مطمئنم، دخترای بد کلاس زدن زیر خندیدن و بعد به بوک سو نگاه کردن دیدن بوک سو جدیه بعد دیگه نخندیدن، معلم: خب برو بشین.(همه پسرای کلاس چپ چپ نگاه میکردن و زیر لب میکفتن این دختره)بعد کلاس پسرای کلاس اومدن سمتت و گفتن: بیا با ما قرار بزار ok*نه خوشم نمیاد، پسره: دروغو بیا دیگه،کم کم نزدیکت میشن تا$چیکارش دارین ولش کنید پسرا: شما؟! $من.. من عشقشم*چی، پسرا: چی، ولی$ولی اون گفت خوشش نمیاد نه اون خوشش میاد*چی دیوونه.. $سر حرفم نپر
$اون خوشش نمیاد با شماها باشه کله خرا، پسرا: کله خر تنت میخاره نه$من نه شما شاید، پسرا: بزن بریم برای دعوا،*نــــــه(بعد از کلی دعوا پسرا فرار کردن) $هی آنا دیگه هروقت اینطوری کسی مزاحمت شد بگو بیام بکشمشون باشه*باشـــه *عا داره از لبت خون میاد.بعد آروم خون رو از لبش پاک میکنی"$چرا انقدر فلبم تند میزنه چرا انقدر بهم نزدیکه ها چراااا*بازم داره خون میاد نه اینطوری نمیشه برو پیشه پرستار$چی ها باشه
خب پایان قسمت سوم طرفدارای عشق دردناک💔😭 ببخشید عاجی درسا که جر دهنده نبود دفعه بعد سعی میکنم کمدیش بکنم تا عاشقانه💔😥🎉 باییی😁🌙
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (4)