عاشقی لیسا پارت ۵

نامجون :زیر لبی قرقر کردم و نشستم تا کتاب بخونم جیهوپ هنوزم از همه میپرسید شوگا چشه 😑 جیمین :هوپی هیونگ اعصابم رو خورد کرد رفتم بهش گفتم شوگا استرس داره یه موقع موزیک ویدیو خراب بشه چیزیش نیس نگران نباش

ته یونگ : ازحموم اومدم بیرون شوگا اومد بهم گف داره میره بیرون به کسی نگم و رفت بیرون جنی : لیسا چرا اینقد معطل میکنی بیا دیگه باید بریم بیرون لیسا :کیم جنی خودت که میبینی سرم شلوغه لطقا خودت تنهایی برو ایش 😒

رزی :جنی خب شاید کار داره بیا خودمون میریم دیگه جنی : اوکی بریم 😚

یونگی: سریعا حاضر شدم و رفتم تا از لیسا شماره بگیرم براش یه بهونه میارم تا بهم بده دیگه اونقدام سخ نیس 😎💗 لیسا : ای بابا من که گفتم با اینا نمیرم باز اومدن دارن در میزنن درو باز کردم اومدم داد بزنم نمیام یه هو مستر مین رو دیدم

شوگا : خانم لالیسا مزاحمتون شدم ? منو ببخشید 😥 لیسا : نه نه بفرمایید داخل اتفاقا بچه ها رفته بودن تنها بودم 😁 شوگا : نه داخل نمیام ؛لطف میکنقد شماره جیسو رو بدید بهم ?

لیسا: ها چرا شماره جیسو رو بدم بهش میخاد چیکار یعنی برای چی شماره جیسو رو میخواد 😟