10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Taehyung انتشار: 3 سال پیش 1,561 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
های گایز بخاطر استقبالی که کردین سریع دست به کار شدم برای نوشتن پارت دوم ممنون از انرژی که دادین خب بریم برا داستان 😍😘
آنچه گذشت: شما به مدرسه ای انتقالی گرفتین که توش یه ایدل معروف بود بنام جئون جونگ کوک . شما تو مدرسه یه دیدار بسیار زیبا داشتین و به یه مهمونی از طرف دوست پدرتون دعوت شدین تا با پسر دوست پدرتون بیشتر آشنا بشین. خب این قسمت(دیدار ناگهانی)
با مامان و بابا پیاده شدیم توی درب ورودی یه نفر رو از دور دیدم قیافش آشنا بود با مامان رفتیم سمت درب ورودی جان من دارم درس میبینم اون اون نههههه اون اینجا چیکار میکنه . کوک: سلام خوش اومدین س... لام . تو اینجا چیکار میکنییی. + مم اومدم مهمونی تو چیکار میکنی ها؟ کوک: ببخشید که واسه اومدن به مهمونی بابام ازتون اجازه نگرفتم خانم لی . + ا..ا....لان چی گفتی ؟! مهمونی بابات؟ کوک: تروخدا غش نکن😐. + یه لحظه خفه خب دوباره . تو واقعا وای باورم نمیشه . باهم گفتیم : وایسا ببینم نکنه تو همونی هستی که قراره باهاش آشنا بشم ؟! + خندیدم قهقه زدم اصلا اصلا امکان نداره😂😂😂 . دروغ که نمیگی😐. کوک: خب نه😐 . + چه جالب خیلی عالیه. کوک: اصنم عالی نیس چرا نمیری تو؟😐 . + یادم رفت 😐 خدافظ . باورم نمیشه امشب قراره با این ین لاس نه ینی حرف بزنم. چه بشود امشبببب . وقتی میگن اون شبی که میگن شب نیس اگه شبه مث امشب نیس الان وضعیت منه😐💔. مامان: دخترم بیا سر میز عزیزم بیا . + اها اومدم (لبخند مصنوعی) . مامان : چرا اینجور میکنی نکن زشته. + چیکار باشه😑.
رفتم تو باغ ولی دقیق نمیدونستم کجاس . ایستادم یه صدایی شنیدم . یهو یکی دستمو گرفت میخواستم جیغ بزنم که جلو دهنمو گرفت چشمام باز کردم کوک بود . + واه قلبم داشت می ایستاد این چه کاری بود . کوک :😂 ببخشید. + اینجا جایی که میخوایم حرف بزنیم ؟ پشت بوته ها؟😐 کوک: نه خب بیا بریم اون پشت یه جای قشنگ پیدا کردم . + اونجا ؟ اونجا که بیرون از باغ میشه میره سمت رودخونه . کوک: اوهوم اونجا برات یه سوپرایز دارم . + پس بریم . باید از رو دیوار میپریدیم . کوک پرید (jk ورزشکار و باحال😂😂) منم باید میپریدم. کوک: بیا پایین بپر من میگیرمت. + چی چیز نه ینی یه جور میام . کوک : حرف نزن ماه داره کامل میشه بپر. + چشامو بستم و پریدم روی یه جای نرم فرود اومدم. چشامو باز کردم تو بغل کوک بودم جوری که نفسش به صورتم میخورد . سریع پاشدم و خودمو درست کردم . إهم إهم خب بریم . کوک: چی اها بریم پشت درختاس . +وای چقدر چقدر قشنگه خیلی رویایی و قشنگه مخصوصا وقتی ماه کامله. کوک: ببخشید استاد جئون جونگ کوک متخصص جاهای رمانتیک و احساسی در کنار شماس . هردومون خندیدیم. گلهاش خیلی قشنگه . کوک: میدونی به سوجین چی گفتم موقعی که اومد. + نه اتفاقا خیلی کنجکاوم... کوک: گفتم دوس دخترم اونجا نشسته اون دوس دخترمه نمیتونم باهات برقصم . + چی چی یه بار دیگه تکرار کن من کی تو رو دیدم که شدم دوس ..دوس دخترت؟😓 کوک: آهههه یادم رفت بیا این بلیت رو بگیم چهارشنبه شب میبینمت . اون یه چشمک درخشان به من زد و رفت پاکت رو باز کردم بلیت سینما بود . قسمت وی آی پی برای چهارشنبهههههه این که فرداس خدا منو بکش نه نکش بزار اول با پسره بچرخم بعد.😂😂,
********صبح روز چهارشنبه******** مامان : فرشته کوچولو من بیدارشو ببینم . +اخ بیدارم من دیگه فرشته کوچولو نیستم من دویون هستم خمیازه بلندی کشیدم و با لباس خواب پاشدم اومدم تو سالن موهام چجوری بودن مثل گودزیلا شده بودم . (من دقیقا الان قیافه آنا رو تصور میکنم تو انیمیشن السا و انا که صبح پاشد موهاش اونجور بود الان اینم همینطور😂😂) رفتم سمت آشپز خونه یخچال رو باز کردم دوباره بستم باز کردم دوباره بستم باز کردم دوباره بستم (دقیقا مثل کرم ریختن ما که هی میدونیم چیزی توش نیس ولی باز میکنیم😐😑) باز کردم بستم که یهو آشپز رو دیدم که با دیدن من جیغ کشید 😐منم یه آبمیوه برداشتم و در رفتم . تو اتاقم در رو بستم و رو آهنگی که داشتم درس میکردم کار کردم داشتم دقیقا به رویای اینکه کوک اونو بخونه فک میکردم که باز خانم شین اومدم خراب کرد . شین: بانو بفرمایین برای ناهار. + اهاننن اومدممم خانممم شیننن. شین:لازم نیس انقدر داد بزنی من پشت درم😐. +عههه متوجه نشدم😅😓.از اتاقم اومدم بیرون سز پله ها چانگ هم اومد مسابقه گذاشتیم هرکی زود تر از پله ها بیاد پایین اون بال مرغ رو میخوره. مامان رفته بود گالری . بابا هم از صب زود رفته بود شرکت پس حسابی دوییدیم . من از دسته پله اومدم و رسیدم زودتر . + یوهووووو بال مرغ امروز از آن من میشههههه. چانگ : ایش یه بار بهت اسون گرفتما. +بیا بگیر اینم یه تیکه برا تو . چانگ : قربون خواهرم برم چیکار کنم برات ها بگو بگو هرکاری . + همینجور که تهنم پر بود گفتم پامو ببوس😌. چانگ : نه اینو نخواه +خودت گفتی هرکاری 😌. چانگ : ایش باشه . سریع گوشیمو برداشتم و فیلم گرفتم استوری کردم تو اینستا😂😂. +من بهترین خواهر دنیا😂😌. (من که برادر ندارم ولی تجربه دعوا خواهری رو داشتم اگه شبیه دعوا خواهر برادری بود لایک بنما😂😉)
بعد ناهار با همون موهای پریشون رفتم تلویزیون نگاه کنم خیلی خوب شد که بخاطر قرار امروز مامان و بابا امروز از مدرسه برام مرخصی خواستن😂😂. وایسا ببینم به کلی فراموش کردم قرار دارممممممم باید برم حموم بعدش برم آرایشگاه واسه موهام و ناخونام و صورتم بعد برم مزون لباس بخرم کلی کار دارممممممم. ایششش چرا یادم رفتتتت. آخه منه دیوانه که این همه کار دارم قرار دارم چرا رفتم تلویزیون ببینم؟😐 ( نمد والا😂😂) رفتم موهامو شونه کردم بعد رفتم سمت آرایشگاه اول موهامو درس کردم بعد میکاپ کردم بعد هم ناخونام (,حالا انگار عروسه😂😂) رفتم مزون دوست مامان لباسم رو برداشتم بعد اومدم خونه لباسم رو پوشیدم ادکلن زدم و گوشواره و گردنبندم رو پوشیدم یه دسبند هم گذاشتم لباسم رو پوشیدم . رفتم سوار ماشین شدم . +وای شما دوتا چرا میاین دارم میرم سر قرار ها نمیخوام برم مافیا که . بادیگارده:ولی ما وظیفمون محافظت از شما در هر مکان هر موقعیت هس . + وای حداقل یکی بیاد. بادیگارده: نمیشه دستور آقا هستش هردومون بیام. +پس بابا گفته باشه چاره ای نیس. (عکس بالا تیپیه که زدین موقع قرار)
از شانس زیبایذمن ترافیک ناجوری بود قرار ساعت ۷:۳۰ عصر بود و الان من ۶:۵۰ دقیقه از خونه خرکت کردم والان ساعت ۷:۱۰ دقیقه هس اولین قرارم گوه از آب در اومد . ۷:۲۸ دقیقه بود خودمو رسوندم تونستم زود برسم اره اره حالا. من تو سینما هستم ولی کوک کجاس یهو یکی چشمامو گرفت . +آهای تو کی. هستی من با یکی از بهترین دوستان قرار دارم برو رد کارت. دستشو برداشت. کوک: پس برم رد کارم . +چرخیدم : پس تویی ناقلا منو ترسوندی . کوک: من پاپ کورن و نوشابه میگیرم تو برو بشین. + باشه. رفتم نشستم بعد اونم اومد . یهو حرف جودا اومد تو ذهنم . جودا: اگر نوشابه فقط یه نی داشت تو نباید بخوری اونوقت یه بوسه نامحسوس زدی.
لبامو گاز گرفتم نبابد اینجور بشه .کوک:نوشابه میخوری ؟ +نه ممنون. کوک:چرا خوشمزس. +خب این چیزه اها من بهش آلرژی دارم . کوک: اها باشه هرجور راحتی . + هوف بخیر گذشت نزدیک بود . دستمو کردم تا پفیلا بخورم که دستم به دستش خورد....
سریع هرکدوم دیتشو کشید منسروع کردمبه سلفه کردن .+ چیز فیلم احساسی شد فک کنم الان همو میبوسن . کوک:ببخشید ولی فیلم اکشن کمدیه . + چی چرا این ینی ام فیلم خب ما اومدیم سر غرار چرا فیلم اکشن گذاشتی. کوک:گفتم حالوهوامون عوض شه . +اهااا که اینطور . (کوک چه گناهی کرده گیز این دیوونه افتاده😂😂😐💔) فیلم تموم شد. کوک: بریم شام بخوریم ؟ + باشه بریم😊.ر فتیم یه کافی همین نزدیکی . من کیمچی سفارش دادم اونم برنج سرخ شده . به عنوان نوشیدنی هم من آب پرتقال و خودش شیر موز انتخاب کرد . از انتخابش تعجب کردم. (,نباید بکنی چون بانی ما عاشق شیرموزه😂😂) شروع کردم به خوردن اونم داشت میخورد بعدش که تموم کردیم من داشتم آبمیوه رو میخوردم که گفت امروز ما سرقرار بودیم پس من الان دوس پسرتم . +اوهوع اوهوع پرید تو گلوم الان تو جدی داری میگی . کوک:اره از همون روز اول عاشقت شدم. تو چی؟(این کلا دیوونت سده بود😂😂) +خب چی بگم کی عاشق یه پسر جذاب و آیدل نمیسه؟ برای رسمی کردن امروز تا کسی مزاحمت نشه یه چیزی برات دارم. وایییی خیلی قشنگه
خب این پارت تموم شد امیدوارم دوسش داشته باشیم نظرتون رو راجب به داستان بگین اگر داستان رو دوس داشتین لایک کنید واگر از تستای من راضی بودیم فالو کنین ممنون اگر کم بود به بزرگی خودتون ببخشید الان ساعت ۴و ربعه و من دستم شکست از بس نوشتم فردا پارت بعد رو میزارم ینی امروز 😂 اسلاید بعد چالش
چالش : عکس العملتون وقتی با بایستون رو به رو بشین چیه؟
ج چ: میپردیم تو بغلش و باهاش کلی عکس و فیلم میگرفتن و کل روز کنارش می موندم شما چی ؟
اداوه داستان رو پیش بینی کنین تو کامنتا😉
وای هنو اسلایدر تموم نشد فک کردم تموم شد😐 پیام بازرگانی اگر هنوز لایک نکردی اون انگشت مبارکتونو رو روی اون لایک لامصب بزن تا لایک بشه و من رو خوشحال کنین😂😂
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
ج چ هیچ عکسل عملی نشون نمیادم
ج چ: لکنت میگیرم جیغ میزنم
گوشواره و گردنبند رو میپوشن ایا ولی در کل عالی
اونا نیستن برو پارت بعد و بخون ببین چیه😂😎. ملسی عاجویی😍
ج چ . خیلی جالبه که روزای دیگه تا ۳ ظهر من میخوابم و کسی کاری به کارم نداره ولی وقتی این خوابو میبینم مامانم بیدارم میکنه یا با صدای خونه بقلی که دارن میسازنش بیدار میشم یا... خلاصه که همیشه یه اتفاقی میوفته که منو وسط خوابم بیدار میکنه
دقیقا زدی تو هذف زندگی در ایران این مصیبت هارو هم داره 😂😐😐💔
عالی بود پارت بعد لطفا
ج چ:
خوب دیشبم خوابشو دیدم خوب اول میرم جلو میگم تو.... هستی بعد وقتی مطمئن میشم خودشه غش میکنم که ببرتم بیمارستان😌😌😌
بعد کلی عکس امضا فیلم...
کلا نمیدونم الان که فکر میکنم روانی میشم
ممنون عصیصم😂😂💗
بسیار رمانتیک 😂😂 بنظرم اونا هم ببرنت بیمارستان رمانتیک ترم میشه😂😂😂
مرسی عزیزم چشم مینویسم 💜
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییی پارت بعد پلیز 😍😍😍😍😍😍♥♥♥♥♥♥😘😘😘😘😘😘
چشم شروع میکنم فعلا که با ۸٪ دارم اینجا میچرخم😂😂