و اتفاق افتاد
رون:ارلین ارلین من اومدم بیرون رون:وا چجوری اونجا بودی من رونو بردم اونجا در تمام مدت خیلی بی انگیزه بودم رون از تعجب شاخ دراورده بود رون:چه جالب ولی چرا زودتر نگفتی من:اینجا ماله منو رِوِنا بود حالا چی میخواستی رون:چیزی نمیخواستم فقط دیدم نیستی گفتم توام گم نشی😂
حاله خندیدن نبود یه لبخند کوچیک زدم رفتیم بیرون مثله همیشه چیزی بدست نیاوردیم به جز اینکه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالی بود 😘
مرسی♥️🌈