سلام 🙋♀️ اکنون با پارت دوم داستان در خدمت شما عزیزان هستم 😂🙏 آخر تست هم یه چالش هست دوستان :)💙
یهدفعه دستم خورد به یکی از دسته های کتابا و همشون افتادن روی زمین خدا خدا کردم کسی صدای افتادن کتاب ها رو نشنیده باشه سعی کردم گ.ن.د.ی که زدم رو جمع کنم کتاب ها رو برداشتم و دوباره به ترتیب رنگ ها روی هم چیدمشون وقتی داشتم کتاب ها رو مرتب میکردم چشمم به یه دفترچه با جلد سرمه ای رنگی افتاد که رویش نوشته بود :خاطرات ریچل میلفورد .ظاهرش که خیلی درب و داغون بود برش داشتم و همینجوری یه صفحه رو باز کردم ولی کل صفحه سفید بود ! بقیه صفحه های دفترچه رو امتحان کردم ولی اونا هم سفید بودند با خودم گفتم شاید سرکاری باشه .
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
زیادی قشنگه و خوبیش اینه کتاب داره توش 😍 من رو یاد یه کتاب که خوندم میندازه اما با تفاوت 😍💕
راستش این ایده رو یکم از فیلم کمک گرفتم و بقیشو خودم باورتون بشه یا نه یه شب وسط اسباب کشی این ایده به ذهنم رسید 😂
معلومه که باورم میشه ایده های موقع جاهای عجیب متولد میشن 😂 جمله خودم ساز 😂😂
بسی عالی و خفن 👌🌸
همینجوری با قدرت ادامه بده 💪🌸
سلام :)
خوشحالم خوشت اومده خیلی مرسی 💙🌟