پارت دو. امدوارم خوشتون بیاد
وسایل لازم برای یه هفته رو گذاشتم تو یه کوله ی مشکی و یه شلوار و هودی لی پوشیدم و موهامو دادم داخل کلاه هودی. یه کیف دوشی مشکی برداشتم و لوازم ضروری رو گزاشتم داخلش، کتونی آبیمو پوشیدم و منتظر بچه ها موندم.
چند دقیقه بعد ساندرو مشکی رونیا درست جلوی پام وایستاد بقیه بچه ها هم سوار شده بودن. بزرگترین تفاهم من و رونیا علاقه جفتمون به رنگ مشکیه. ولی برعکس ما مهرنوش و آوینا عاشق رنگای روشنن.
سوار ماشین شدم. رفتیم و بنزین زدیم. بعدشم زدیم به دل جاده.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالی بود