حوصله معرفی ندارم.. صاف بریم سر اصل مطلب...
رفتم داخل عمارت... کاغذ رو تو دستم مچاله کردم... –مین یونگی... همه نگاها به سمتم برگشت... روبروش وایسادم و تو چشماش زل زدم.. درحالی که اشک از چشمام جاری شده بود داد زدم.. –واقعا چی با خودت فکر کردی؟؟ فکر کردی این کار جالب و بامزه اییه که به یه دختر حس خوبی بدی و بعد خوردش کنی؟؟؟ #نمیدونم راجع به چی حرف میزنی.. –که نمیدونی ها؟؟کاغذ رو گذاشتم کف دستش: من بخاطر پول یا هر چیز دیگه ای امشب رو باهات نگذروندم.. این... صدام آروم شده بود و عصبانیتم جاش رو به افسردگی داده بود.. اشکام رو پاک میکردم: این خیلی.... تو خیلی.... #من خیلی؟؟ من مشکلی ندارم عزیزم... تو باید خودت رو تغییر بدی.. انقد احمق نباش... فکر کردی الکی یهو رفتارم باهات تغییر کرد و تبدیل شدم به یه فرشته؟؟؟ فکر میکردم عاقل تر باشی...
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
91 لایک
تو اون کاغذه چی نوشته شده بود یکی بگههه
چرا پارت بعد رو نمیزاری
پارت بعد پیلیز🙂🍓♥️
نت ندارم آپلود کنم
الانم از شارژ موبایلم اومدم و رو کامپیوتر شارژ ندارم
⚘💋MINHU
مدتی نیستم
| 7 ساعت پیش
اها...حیف...وات ندارم...اههههه...😫😫😫
پینترست چی داری؟؟
برنامش و ندارم...ولی تو سایتش هستم😊
عاجی ده بار جوابت و دادم نمیاد...شاد داری؟
ا
ی
د
ی
شادت و بده لطفا
شاد؟؟
حذفش کردم
گوشیم رو به هم ریخته بود همه چی هنگ می کرد ما تو و.ا.ت درس میدادیم
اها...حیف...وات ندارم...اههههه...😫😫😫
واوو ~~
خعلیییییی خووف بود
میگما میو دیگه مث قبل زیاد نمینویسی ¡¿
میو ... الان الان این فیک مال کیه ؟؟ .. من چند روز پیش دیدمش قشنگ بود خوندم ... البته با میو بودم .. پارت بعدی که میاد تو قسمت معرفی اگه اسم فیکم رو بیاری خوشحال میشم
این فیک منه
اتفاقا برنامه داشتم یه تست بسازم راجع به داستانایی که دوست دارم و مال تو هم جزو اوناست
عالی بود آجی 💜
ج.چ:دخترم ۱۲ سالمه دنسم خوبه عاشق کتاب خوندم😁
یه سوال؟
تو کاغذ چی نوشته بود، که تا این حد اعصبانی شد؟
عالی پارت بعد لطفا😍😢