سلام ببخشید یه مدت نبودم یه مشکلی پیش اومده بود ولی به هر حال
« مطمئنی ؟ »
« آره . خودم نمیتونم به جرویس خیانت کنم چون ... چون .. »
« چون چی ؟ »
« چون من از جرویس حامله ام »
سوفیا هاج و واج بهم نگاه کرد . زبونش بند اومده بود .
گفت : « از کجا میدونی ؟ ممکنه از رونالد باشه . »
« نه از جرویس . از یه ماه بعد از ازدواجم با جرویس حامله شدم . »
سوفیا آهه بلندی کشید و گفت : « به جرویس گفتی ؟ »
« نه . میخواستم امروز تو قرار شاممون بهش بگم که کارم به اینجا کشید . »
چند دقیقه سوکت شد. تا اینکه سوفیا سکوت رو شکست : « باشه من این کارو میکنم . »
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)