💖عشق طولانی(p1)💖

_پرنسس مرینت پرنسس مرینت!بیدار بشید از خواب پاشدم و با خواب آلودگی گفتم لطفا یکم دیگه بذار بخوابم😪._امروز تولدتونه! گفتم:آم مبارک باشه😔 یهو به خودم اومدم و سریع رفتم توی روشویی اتاقم و صورتم رو شستم 💧و بعد هم دوش گرفتم و لباسم رآ پوشیدم و بعد هم رفتم به باغ همیشگیمون توی قصر😁 نکته:(اینجاسال1989 هستش و لباس مرینت همونی که میبینید) دیدم که آبجیم که اونجاس داره گل هارو له میکنه &نکن مگه مرض داری؟ +دوست دارم قصرخودمونه رفتم پدرم گفتم که بیاد و ی کاری کنه اونم اومد و اونجا رو با کمک نگهبان ها حصار کشید راستی خودم رو معرفی نکردم من مرینت دوپن چنگم😄🌹 18سالمه و ملکه فرانسم و این.......داستان منه............ بعد از اینکه صبحونه خوردیم پدرم گفت که بیا بریم به اتاق مادرت تا حرفی رو بهت بزنم،

٪سلام دخترم خوش اومدی بیا تو &سلام مامان قشنگم خوبی😞 ٪چرا ناراحتی؟ لبخند بزن امروز تولدته😍. &ببخشید مامان من الان یکن حالم خوب نیست ٪بیا پیش خودم بغلت کنم آروم شی، من بهش نگفتم بخاطر این ناراحتم چپن ممکنه هر لحظه سکته کنه و بمیرع، دراین هنگام پدرش درها را میبندد. &مو‌ضوع چیه؟ *موضوع اینکه تو قراره ملکه بشی و باید یه شوهر برای خودت پیدا کنی دخترم &چیییی😨

*خواهش میکنم دخترم بخاطر کشورت تو که نمیخوای نسلمون منقرض شه &چشم پدر &٪ممنونیم دخترم😊 و بغلش میکنن در این هنگام بریجت17 ساله حرفاشون رو ازپشت در میشنوه +این واقعا مسخرس منکه از اون بهترم باید ملکه میشدم ولی عیب نداره😠 شب. تولد ملکه خانم انقام میگیرم هاهاهاهاهاهاهاهاهاها دراین هنگام پدرش و مرینت میان بیرون +سلام آجی تولد مبارک😊. *مرینت و بریجت میتونید برید به اتاق مرینت و چیزایی که میخواید رو تویه لیست یاد داشت کنید. مرینت دوس داری طرح تولدت چطورباشه؟ &بالماسکه نظرت چیه؟ +اوه اره آجی خوب میشع عکسش وقتی اینو گقت.

«شب تولد» &وای خدا همه اومدن و من هیچی ندارم بپوشم😟 ولی یهو یه ایده به ذهنم رسید. دن خال خالین رو برداشتم و یکم روش تغییر انجام دادم. واقعا خوشگل شده بود بعدش موهام رو درست کردم و رفتم بیرون مجلس و بعد یهو همه برام دست زدن😍 وبعد آشپز کیکم رو که طرح بالماسکه داشت بری و همه خوردیم چقدرخوشمزه بود😜. و بعدش نوبت به رقص دونفره شد. همه شاهزاده ها از تمام جهان برای رقص اومده بودن. از هیچکدوم خوشم نمیومد چون اخلاق خوبی نداشتن که یهو نوبت به شاهزادع انگلیس رسی چقدر خوشگل بود😍 موهای زرد،پوست کرم، چشم سبز. با اون لباس کت شلواری گربهایش هم دلمو برده بود. بهش تعظیم کردم و پیشنهادش رو برای رقص پذیرفتم😍 وقتی دستش رو گرفتم اون دستم رو بوسید.وبعد نور های توی تاریکی اومد و شروع کردیم به رقص «عکسش وقتی اینکارو کرد» از زبان بریجت:وقت انتقام فرا رسیده همه حوواسشون پرته

...............................خوب تموم شد......................................

💖💖 و لایک یادت نره بای بای😊