اینم قلبم با این دروغ تپید23😉
توی ماشینیم و من پشت فرمونم😳😳😳😳😳😳نگاه کردم امیلی خانوم کنارم نشسته بود و آدرینم پشت نشسته آدرین:برووووو مرینت:من که گواهینامه ندارم امیلی:فقط برو آدرین:همون تمرینی که باهم کردیم مرینت:به نظرت تو این موقعیت یادم میاد چه تمرینی کردیم؟؟آدرین:فقط سوییچو بچرخون و گاز بده همین کارو کردم همین طور که داشتم میروندم یه نگاه به آینه کردم مرینت:4تا ون دنبالمونه!!!!آدرین:گمراهشون کن سعی کردم گمراهشون کنم ولی نمیشد هرکاری میکردم دنبالمون میپیچیدن تا اینکه آخر سر پیچیدم توی یه کوچه آدرین:ماشینمو داغون کردی😭😭😭مرینت:فکر دیگه ای داشتی؟😒😒آدرین:حداقل اگه من بودم توی یه کوچه ی تنگ نمیرفتم که آینه هاش بشکنه امیلی:به نظرم کار خوبی کردی هم اینکه به پسرم یه درس دادی هم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
46 لایک
میتونم یه چیزی بپرسم؟
ببینم شما وقتی ماشین روشن میکنید همینطوری یهو سوییچو میچرخونید و گاز میدید؟؟؟😂
پس چرا از دنده در نمیارید اگه مرینت از دنده در نیاورد پس بیچاره ماشین آدرین از کوچه هم بدتر میشد😂😂😂
😐😐😐😐😐خو این داستانه😐😐😐😐بعدشم تو از کجا میدونی ماشین خارجیا اینجوری نباشن؟خو شاید دنده اوتوماتیکه اصلا😐😐😐
عالیییییییی#ییییییییی بود حتما پارت بعد جفت رمان را بزار اونیکی را نزاشتی مهم نیست این اجباریه
عالیییی
ممنون❤
بی نظیره😍👌🏻
🌷🌷🌷
عالییییییییی
مرسی😍
پارت بعد رو میخوام لطفاهمین امروز پارت بعدی رو بزار
شاید فردا گذاشتم😁