
حتما بخونید و نظر فراموش نشه?????
سلام اسم من مرینت دوپن چنگه و من ۱۹ سالمه. من در یک خانواده پول دار به دنیا آمده ام و ۲ خواهر و ۲ برادر دارم. اسم خواهرام(ماریا و ماتیلدا) و اسم برادرام(مارتیک و مارک) من طراح مد هستم و در نیویورک زندگی میکنم ولی تا چند روز دیگه به خاطر کار پدرم باید به پاریس بریم. من مشکلی با رفتن به پاریس ندارم ولی دلم برای اینجا تنگ میشه. ولی از اون طرف هم مارتیک و مارک و هم ماریا و ماتیلدا غر میزنن و میگن همین جا بمونیم
حالا ولش کن مشکل اونا به من چه بزار از اخرین روزهام توی نیویورک لذت ببرم. هدفون رو گذاشتم توی گوشم و اهنگ مورد علاقم رو گذاشتم و از خونه اومدم بیرون تا یکم پیاده روی کنم. وقتی داشتم توی پارک قدم میزدم یهو یه ابر طوفانی اسمون رو گرفت و شروع کرد به باریدن منم که فکر نمیکردم تو روز افتابی، بارون بیاد برای همین چتر نیاوردم. و مجبور شدم تا عمارت بدو ام وقتی رسیدم عمارت در زدم ولی تا خدمتکار در رو باز کرد من رو بیهوش روی زمین دید
سریع مامان و بابا و بچه هارو خبر کرد. وقتی بهوش اومدم روی تختم بودم و بهم اکسیژن وصل بود. مادرم گفت: خداروشکر بهوش اومدی نگرانت شده بودیم? من گفتم: مامان چرا نگران شدین شما که میدونین..... دکتر پرید وسط حرفم: بله ما میدونیم تو آسم و آلرژی داری ولی باید مراقب خودت باشی برای همین من یک هفته تو خونه زندانیت میکنم و اجازه نمیدم بری بیرون. من گفتم: اما..... دکتر گفت: اما نداریمممم........
واییی بدبخت شدم اخرین روزام توی نیویورک هم به گند کشیده شد. حالا باید بشینم تو خونه.... داشتم اب پرتقال میخوردم که یک نفر مثل جن در اتاق رو باز کرد. مارتیک بود. گفتم: اه اه اه مارتیک اب پرتقال پرید تو گلوم بیشعور. مارتیک گفت: ولش کن برات ۳ تا خبر اوردم. گفتم: خب بگو. گفت : اول خوب هارو بگم یا بدها رو. گفتم: خوب هارو. گفت: باشه پس اول بد هارو میگم?♀️?♀️ گفت: پاریس یک شهر خطرناکه وبه تازگی ها گفتن که یه نفر با یه چیزی به اسم ( اکوما) مردم رو شرور میکنه. من در حالی که داشتم اب پرتقال میخوردم گفتم: خب که چی. مارتیک با عصبانیت داد زد: کوفت خب که چی دارم میگم شهری که ما داریم میریم خطرناکه. مارتیک داشت به داد زدن ادامه میداد و مخ منو میخورد تا اینکه ماتیلدا با یه سر و وضع افتضاح اومد و گفت: اه مارتیک داشتم ارایش میکردم ببین با داد زدنت گند زدی تو ارایشم و با عصبانیت در رو کوبید و رفت. من گفتم: هو شههه این در اتاق منه ها. و مارتیک ادامه داد: ولی نکته خوبش اینجائه که پاریس یه ابر قهرمان داره. من گفتم: خب دیگه مشکلی نیست در امانیم حالا یشه از اتاق من بری بیرون و بزاری اب پرتقالمو بخورم. مارتیک گفت: نه میشه داشتم میگفتم ولی این ابر قهرمان خیلی پیره و نمیتونه با ارباب شرارت بجنگه. من پریدم وسط حرفش و گفتم: ارباب شرارت باز کیه ؟؟ مارتیک گفت: همونی که مردم رو شرور میکنه. گفتم: خب حالا یه چیزی تو اینارو از کجا میدونی....
گفت: از یه دوست توی پاریس. من گفتم: هههه تو مگه تو پاریس دوست هم داری خیالاتی شدی.اسم دوستت چی هست حالا؟ مارتیک با هیجان گفت: ادریننننن اگراستتتتتتت
من با بیخیالی گفتم: ادرین اگراست کیه؟؟؟؟ مارتیک گفت: یعنی نمیدونی. من گفتم: نه میدونم دارم سر به سرت میزارم.. نمیدونم دیگه. مارتیک گفت: مشهور ترین مدل پاریسه. گفتم: خب به من چه حالا برو پی درس و مشقت بدو بچه جان
مارتیک رو فرستادم رفت. و تازه داشتم با ارامش ادامه اب پرتقالمو میخوردم و به این فکر میکردم که ادرین اگراست اینارو از کجا میدونه. که یهو.......
ماتیلدا جیغ جیغو کنان اومد. گفتم: اه بزارین اب پرتقالمو بخورم دیگه. ماتیلدا گفت: اینقدر ور ور نکن سشوار منو تو برداشتی؟؟ گفتم: من غلط بکنم سشوار تورو بردارم برو پی کارت..... و ماتیلدا رفت و بالاخره اتاق من پر بود از سکوت و آرامش....
داشتم از پنجره به صدای پرنده ها که توی باغ بودن گوش میدادم که یهو یه چیزی نزدیک باغچه نظرمو به خودش جلب کرد یکم دقیق تر که نگاه کردم دیدم اون.....
امیدوارم خوشتون اومده باشه اگه تعداد نظرات به ۵ تا برسه بعدی رو میزارم و بهم بگین چجوری داستان رو ادامه بدم...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام این تست واقعاً قشنگ بود مرسی بای بای
خدایی عجب داستانی نوشتی
چجوری تست بزارم ثبت نام هم کردم وارد کاربری هم شدیم بقیه اش رو بهم بگید?
مرسی عالیییی بود داستانت???
ببین تو قسمت پایین صفحه اصلی تستچی دسته بندی تست هارو داره یکی از اونا روش نوشته ساختن تست روی اون رو بزن تست بساز
نزدیک حساب کاربری یدونه گزینه هست باید اون رو بزنی نوشته ساختن تست
سلام ایشه بگی اسم تستت چی هست من میخوام بخونم میشه بگی مرسی بای بای
ممنون حتما نظراتتون رو توی داستان میارم
خیلی قشنگ بود ^؛^ موفق باشی
مرسی عزیزم ???
عالی بود اگه شد یه کاری بکن مرینت به جای اینکه معجزه گر لیدی باگ رو برداره معجزه گر یک رو برداره
چشم
ببخشید معجزه گر سگ
ممنون
خوب بود
عالی همین طوری ادامه بده و یکم طولانی ترش کن ممنون