
سلام خوش امدین خب این تست همونطور که از اسمش معلوم هست مربوط به میراکلس ولی متفاوت تر از داستان خود فیلم هستش پس با ما همراه باشید
صبح از خواب بیدار شدم یه ضعف عجیبی تو بدنم بود دیشب از بس گریه کرده بودم اشکام خشک شده بود اصلا حال رفتن به مدرسه رو نداشتم اگه میدیدمش قطعا گریم میگرفت ولی باید میرفتم پس با بی میلی اماده شدم و به مدرسه رفتم
به مدرسه رفتم وقتی رسیدم معلم هنوز نیومده بود وقتی ادرینو دیدم تمام اتفاقات دیشب امد جلوی چشمم پس سریع بدو کردم تو سرویس که کسی متوجه نشه گریه میکنم الیا نگران شده بود چون حتی بهش سلامم نداده بودم اشک همینحوری از چشمام پایین میومد بدون یه لحظه صبر وقتی آلیا اومد سعی کردم خودمو جمع و جور کنمو برم ولی نمیشد پس بهش با صدای آرومی که متوجه گریه کردنم نشه گفتم بره منم بعدا میام الیا بیشتر نگران شد ولی رفت تا من راحت باشم یه چن دقیقه بعدش تونستم خودمو جمع و جور کنمو برم
رفتم تو کلاس همه ی بچه ها داشتن متعجب نگا میکردن به ادرین نکا نکردم و رفتمو نشستم زنگ اخر: تو این چن ساعت متوجه شدم ادرین تو فکره ولی نمیدونم فکر چی داشتم از در خارج میشدم که لوکا رو دیدم گفت میخواد اتفاق دیشبرو توضیح بده پس گفت فردا شب بریم بیرون منن قبول کردم و رفتم خونه
رفتم خونه ناهارمو خوردم رفتم تو اتاقم تو مدرسه از بس گریه کردم دیگه توان نداشتم برای همین رفتم خوابیدم وقتی بیدار شدم ساعت ۴ بود تا ۶ درساموانحام دادمو تا ۷ طراحیامو کامل کردم بعد رفتم به فکس ادرین نگا کردم نتونستم جلوی خودمو بگیرمو شروع کردم به گریه کردن رفتم تو بالکن چون اونجا یه ارامش خواصی بهم میداد از زبان ادرین:
من اصلا از کاگامی خوشم نمیاد نمیدونم دیشب چه اتفاقی افتاد بعدش نشستم و پیانو زدم داشتم گریه میکردم چون هر شب واسه مادرم پیانو میزرم و این آخرین اهنگی بود که براش زدم پلگ سعی داشت حالمو بهتر کنه برای اینکه حتلم بهتر شه تبدیل شدم و رفتم داشتم میرفتم که دیدم مارینت تو بالکن و داره گریه میکنه رفتم پیشش تا ببینم چی شده رفتم پیشش
وقتی رسیدم سعی کرد خودشو جم و جور کنه ازش پرسیدم داشتی گریه میکردی چی شده که تو چشماش بغض بزرگی دیدم که بعد از حرفم نتونست خودشو کنترل کنه و زد زیر گریه اروم ب*غل*ش کردم و بهش دلداری دادم تا کم کم گریش بند اومد و از ب*غ*لم خودشو کشید بیرون ازش پرسیدم میخوای الان تعریف کنی گفت مطمئنی میخوای گوش کنی؟ گفتم حتما بعد گفت یادته گفته بودم یکیو دو*ست دارم انجام اره بعد ادامه داد اونو با یکی دیگه دیدم😭😭😭
کت گفت اروم باش تا حالا بهش گفتی دوس*ش داری گفتم نه گفت خب بگو شاید سو تفاهمی شده گفتم نمیتونم هر دفعه که میبینمش دست و پامو گم میکنم گفت خب بهش تلفنی بگو گفتم باهاش درستم حتی نمیتونم حرف بزنم گ۴ت خب تو اس ام اس هم که نمیشه چیز به این مهمی رو گفت گفتم اره بعد یادم اومد سر پاست که گفتم بیا تو گفت اینجوری راحتم گفتم تعارف نکن بعد گفت باشه و اومد تو
امد تو رفتم از پایین براش ماکارون اوردم بعد که ماکارونا رو دید چشماش برق زد گفتم دوست داری گفت خیلی گفتم نمیدونستم بعد ظرف ماکارونو دادم بهش تو سه سوت تمامش کرد بعدش گفت خب من دیگه برم دیروقت گفتم حالا بودی گفت نه دیگه برم گفتم پس یه لحظه صب کن رفتم و دو بسته ماکارون بر داشتم و گزاشتم تو نایلون و رفتم بالا و دادنشون به کت گفت : اینا چیه گفتم ماکارون خیلی تشکر کرد و رفت بعدش من رفتم پایین که شام بخورم
رفتم شاممو خوردم و رفتم تو اتاقم به کت فک کردم به اینکه باید ادرینو فراموش کنم به کار لوکا چون اصلا ازش انتظار نداشتم و چیزایی دیگه تا خوابم برد و خواب دیشبو دیدم:
خب دوستان منتظر پارت های بعد باشین تو پارت بعد میگم دیشب چه اتفاقی افتاده لایک کامنت و فالو لطفا فراموش نشه بگین ادامش بدم یا نه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خب بچه ها باید بگم پارت دوم منتشر شد بعد از دا قرن البته 🤣🤣😍😍
اها چند تا سوتی بگم ازش: عکس یادم رفت واسه پروفایلش😐
اسمشم میخواستم بعدش Part2️⃣ باشه ولی هیچی جلوش نیست
استیکر هم خیلی کم دارع
به بزرگی خودم ببخشین 😅😅😅
راستی کامنت و لایک یادتون نره ها جواب سوالمم بدین دوستون میدارم😍😍💙💙
عالی❤❤
مرسی عزیزم
خب بخیلی ممنونم از غیب شدن تستم😐😐😐
فردا دوباره میزارم
ععععع خیلی وقته منتطرم
اها باشه فقط لطفا سریع بزار چون من خیلی وقته منتظرم پارت ۲ بیاد
چشم فردا حتما میزارم
پارت بعدی چرا نمیاد
خب منتظرم یکم بازدیدا بیشتر شه ولی چشم میزارم
عالی بود جیگرم 🤩🤩🤩
مرسی ابجی جون 🥰🥰🥰
عالیییییییییی
ممنونم واقعا 🥰🥰🥺🥺
چون تست اولم بود فک کردم گند زدم😄😄
استعداد خوبی تو نویسندگی داری عالی بود 👌👌👌👌👌
ممنونم