
سلام =) الان وسط درس اومدم یه پارت دیگه بزارم برم دوباره به درسم برسم ، البته فکر کنم وقتی این پارت منتشر بشه منم از شر این امتحانا خلاص شم 😅
حاضر شدم که برم کمپانی تا به مناسبت تولدم لایو بزارم. یه هودی طوسی با شلوار مشکی و کاپشن مشکی پوشیدم و رفتم کمپانی . یه یک ساعتی رو گان ها خوش گذروندم (گان اسم فندوم gg ) (پیشنهاد یکی از خواننده ها) بعد از لایو رفتم پیش اعضا یکم باهم حرف زدیم و بعدش رفتیم باشگاه کمپانی . باشگاه که تموم شد ، چویونگ شی (منیجر) اومد پیش ما . چویونگ:سلام بچه ها خسته نباشید . یه خبر خوب دارم، کمپانی براتون یک هفته مرخصی در نظر گرفته . انتظارشو داشتم آخه نزدیک به یکسال بدون هیج وقفه ای سر آلبوم کار کردیم . چو یونگ :فقط یه چیزی بعد از اون یک هفته باید برای کار های تدوین و اینا برید . مین هی :آلبوم تقریبا کی آماده میشه؟ چو یونگ: دقیق نمی دونم ولی تقریبا دو ماه دیگه ...
ساعت ۵ از بچه ها خداحافظی کردم و رفتم خونم . ای کاش تو این یه هفته خانواده ام می اومدن پیشم :( ولی حیف که نمی شه . حالا باید برنامه ریزی که از این یه هفته چطور به خوبی استفاده کنم . خب باید حتما کتاب نامجون رو بخونم، باشگاه برم ، اهان میتونم دیزاین خونم رو تغییر بدم...
امروز به احتمال زیاد با BTS ملاقات داریم چون برای تدوین باید می رفتیم . خیلی خوشحالم که دوباره همو می بینیم . سوار ون کمپانی شدیم و به سمت استدیویی که تدوین اونجا انجام میشد حرکت کردیم. همون جوری که حدس زدم بی تی اس هم اومده بود :) نامجون: سلام از دیدن دوباره شما خیلی خوشحالم . ا/ت:سلام حالتون خوبه منم همین طور.هر کدوم از بچه ها یه چیزی گفتن و رفتیم سر تدوین فیلم هر کس هر چیزی که به ذهنش می رسید ارائه می کرد و در آخر مسئول تدوین با استفاده از نظرات ما فیلم رو ادیت زد و تدوین کرد و بهمون نشون داد . خیلی جذاب شده بود ..... دو ماه گذشت
با صدای تلفن از خواب پریدم . جواب دادم الو الو ولی کسی جواب نداد ، حتما همون مزاحم تلفنی اس که خطش رو عوض کرده . یه نگاه به ساعت انداختم ، آخ داره دیرم میشه ، یه لباس از تو کمد برداشتم و پوشیدم ، خواب آلو بودم و اصلا ندیدم که چی پوشیدم . سریع سوار ماشینم شدم و رفتم باشگاه . خب خداروشکر به موقع رسیدم، سریع رفتم تو رختکن و لباسم و عوض کردم و شروع کردم به تمرین کردن
ساعت ۸ بود که رفتم تو رختکن تا لباسامو عوض کنم و برم خونه . ای وای بر من ، ببین چکار کردم، تو عالم خواب لباسی که جانگ کوک برام خریده بود رو پوشیدم . از دست خودم خیلی خیلی ناراحت شدم . لباسمو عوض کردم و رفتم خونه ، هودی در آوردم و مثل روز اولش گذاشتم تو کمد.

فردا قرار بود یه ویدئو در کنار اعضا بی تی اس بگیریم و بگیم که برای آرمی ها و گان ها یه سوپرایز داریم . رفتیم سراغ لباس هام یه لباس مشکی و سفید برداشتم و گذاشتم تو کاور(عکس بالا لباس ا/ته) رفتم دوش گرفتم و بعد هم رفتم خوابگاه . لباس فردامو تو کمد آویزون کردم و با بچه ها نشستیم فیلم دیدیم . بعد هم رفتیم خوابیدیم . "صبح روز بعد " با آلارم گوشی از خواب بیدار شدم و بقیه رو هم بیدار کردم و آماده شدیم و رفتیم کمپانی بیگ هیت (هایب)تو اتاق مهمون منتظر بودیم که چند نفر اومدن دنبالمون و رفتیم که لباس هامون رو عوض کردیم ، میکاپمون که تموم شد . آماده فیلم گرفتن شدیم. من و نامجون و جین و این سوک و جیهوپ و تهیونگ صندلی های ردیف بالا نشستیم و بقیه هم صندلی های ردیف پایین . فیلم برداری شروع شد . اول بی تی اس مثل همیشه خودش رو معرفی کرد و بعد هم ما . من و نامجون دو دقیقه ای صحبت کردیم . بقیه اعضا هم یه صحبت خیلی مختصری کردن و فیلم برداری تموم شد و بعد رفتیم برای تدوین فیلم . فردای اون روز ....
تموم شد :) لایک و کامنت فراموش نشه 😉
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
لدفا پارت بعد رو بزار🙂داستانات خیلی قشنگن گلم🙂🙂🙂🍓
واییی مرسی 😘 پارت بعدی در حال برسیه
داستانت خیلییییی قشنگ بود
لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
مرسییی💚