قسمت جدید داستان مرینت ، ادرین ، ماریان منتشر شد نظر فراموش نشه❤️????♥️❣️??
ماریان گفت تینا غنچه ها باز و تغییر شکل دادمثل من یک لباس چسبون نپوشیده بود موهاش سبز شده بود یک لباس و دامن کوتاه سبز که با گل های کوچولوی صورتی تزیین شده بود با یک شلوار سبز کمرنگ و یک گل بزرگ هم توی موهاش بود خیلی ناز شده بود البته با این کار فکر کنم ضرورت زیاد ازش نمی‌ترسند? همین که داشتم به این فکر میکردم دیدم که یک چکش. بزرگ سفیر که روی کمی گل صورتی با شاخه سبز تزیین شده بود
ماریان میگه میدونم درموردم چی فکر می‌کنی هرکی منو برای اولین بار میبینه همین فکرو می‌کنه من میگم پس چکشی به اون بزرگی صلاحته ماریان میگه اره میگم یکمی زیادی بزرک نیست اون میگه من عادت کردم?
با صدای ما نوار به خودمون اومدیم که می‌گفت بانوی من مثل اینکهیک نفر توی پاریس شرور شده نگفته بودی بازم توی ابر قهرمانی داری ?ماریان گفت من لیدی فلاور هستم(یعنی بانوی گل ها)از آشنایی باتو خوشحالم کت نوار☺️من میگم خیلی خب وقتشه بریم پاریس رو نجات بدیم?
می رسیم به میدون شهر میبینم ولپینا داره با یک ربات بزرگ مبارزه می‌کنه?میدونم که همش الکیه و هردو اونها توهمند?لیدی فلاور بدو بدو میره به به سمت ولپینا و میگه دوباره نه نمیتونم تو ی دروغگو رو تحمل کنم بعد با چکشش ولپینا و ربات بزرگ رو نابود می‌کنه که نوار میگه فکر کنم باید ازش بترسم ? من میگم اره?لیدی فلاور میگه ولپینای بعدی کجاست?من میگم اون همیشه میخواد یک پسر به اسم ادرین رو به دست بیاره پس حتما رفته خونه اون? تو دلم میگم متأسفانه ? لیدی فلاور میگه همون پسره گابریل اگرست طراح معروف ?من میگم اره لیدی فلاور میگه پس میریم به خونه گابریل اگرست?
میریم به سمت خونه گابریل اگرست لیدی فلاور میگه یهویی نریم تو بهتره و از پشت پنجره یک سرو گوشی اب بدیم من میگم موافقم از پشت پنجره توی خونه رو نگاه میکنیم باورم نمیشه دارم از پشت پنجره خونه ادرین رو میبینم?تمرکز کن لیدی باگ تمرکز کن لیدی فلاور میگه اونجا رو ولپینا توی اتاقه داره دنبال یک چیزی میگرده ولی صبر کن ببینم ادرین اونجا نیست تا میخواستم اینو به کت نوار بگم دیدم اون هم نا پدید شد?
به لیدی فلاور میگم ادرین و گربه سیاه نیستند ? لیدی فلاور میگه نه ادرین اونجاست ? ادرین توی اتاقه ولپینا میپره توی بقل ادرین ولپینا میخواد ادرین رو ببوسم ولی ادرین میره عقب?
لیدی فلاور میگه حالا بریم تو من و. لیدی فلاور میپریم تو من میگم ولپینا ولش کن و یویوم رو به طرفش پرت میکنم و گیرش میندازم لیدی فلاور هم گردنبن دش رو می‌شکنه
از توی گردنبند یک اکوما میاد بیرون من شرارتش رو خنثی میکنم ولی از گردونه خوش شانسی هیچ استفاده ای نکردم البته قدرت ولپینا توهمه و چیزی رو نابود نمیکنه
ولپینا تبدیل به لایلا میشه من دیگه میرم دنبال کت نوار بگردم دلم نمی‌خواهد چشمم به ولپینا بیوفته?لیدی فلاور میخواد به لایلا کمک کنه ولی لایلا دستش رو کنار میزنه لیدی فلاور دستش رو روی شونه لایلا می‌ذاره و یک خنده شیطانی می‌کنه? بعد هم میاد پیش من و باهم تمام توهم ها رو از بین میبریم
بعد از اینکه تمام توهم ها رو نابود کردیم من و ولپینا به حالت اولمون تبدیل میشیم موهای ماریان هم دوباره سیاه میشه?میریم سر کلاس تا بقیه کلاس شروع شده شاید خانوم بوستیه یادش رفته باشه مارو از کلاس بیرون کرده? میرم و کنار ماریان میشینم ازش میپرسم اون موقع منظورت از اون خنده شیطانی چی بود ?اون میگه .....
دوستان ببخشید دیر شد من یک مدتی نت نداشتم امیدوارم از این قسمت لذت برده باشید نظر فراموش نشه❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ببخشید که دو هفته طول کشید الان هم تست رو ساختم در حال بررسیه?
ببخشید زیاد غلط املایی داشت عکسش هم خیلی شبیه انیمه بود?