بسم الله الرحمن الرحیم . 🤗 وایسا ، اول صلوات بفرست بعد .😇 تو ذهنت هم باشه کافیه عزیزم 😉 این پارت پشم ریزون هست 😹😹😹😹
نویسنده : در ضمن بگم که ا/د با چادر و حجاب اومده کره . 😊 ادامۀ داستان : وقتی ا/د به کره رسید ……………. 😻 از زبون ا/د : وااااااااااااااااااااااااااای چه جای خوشگلیییییییییییییییییییییییی . 😍😍😍😍 ا/ت جونم ای کاش الان اینجا بودی 😞 دلم برات تنگ شدهههههههههههههه😭😭😭 . اون از فن ساین که هر کسی نمی تونه بهش بره گذشت . 😞😫تو واقعاً یه دوست عالی هستی ا/ت . 😭💕💖 ************************************************************** از داخل فرودگاه خارج شدم و رفتم سوار مترو شدم 😻… کنار یه خانم نشستم که معلوم بود خیلی مهربونه .💖 یکم که بهش نگاه کردم ؛ دیدم داره به عکسایی که با بی تی اس گرفته رو می بینه ‼‼‼‼‼‼‼‼ 😨مگه اون کیهههههههههه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟😲😵😳 خیلی کنجکاو شدم که بدونم کیه … کم که فوضول نیستم . 😹😹😹 ببخشید شما کی هستین ؟🙋
من یه آرمی ام و اسمم سونگیون هس و 28 سالمه . 😊 خوشبختم ، من ا/د هستم و 15 سالمه . 😃 ببخشید شما چه کسی هستین که با بی تی اس عکس گرفتین ؟ 😳 من گر یمور بی تی اس هستم . 😄 چ…چیییییییییییییی ؟؟؟؟؟؟؟؟😱 ش..شم..شما ؟؟؟😨 بله . 😅 چطور باور کنم ؟ 😒 می دونم بهتون حق می دم که باور نکنید 😌. اینم مدرک من و کارت شناسایی ام که مشخّص می کنه من یکی از گر یمور های بی تی اس هستم . 😃💖😊 ا/د تو ذهنش : واااااااااااااااای خدا این دیگه کیهههههههههههههه . 💓 سونگیون : می دونید ، مشخّصات شما خیلی شبیه کیم ا/د هست 😅 . من کیم ا/د رو خیلی دوست دارم و بیشتر از اون خانم پارک ا/ت رو . 💛 💕💖 ا/د : چ…چیییییییییییییییییییییییییییییییی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شما منو دوستم ا/ت رو از کجا می شناسید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😳 سونگیون : صبر کنید ببینم ، نکنه شما خود ا/د هستین ؟😨 ا/د : شما منو از کجا می شناسین ؟ 😰 سونگیون : نمی تونم باور کنم که شما خود ا/د هستین !‼ 😣 ا/د : من الان تو وی ورس از ا/ت می پرسم که من ا/د هستم یا نه ؟ 😏 سونگیون : پیشنهاد خوبیه !‼😜 منم با غرور تو وی ورس کامنت گذاشتم😏 و ا/ت جوابمو نداااااااااااد . 😫😓🙇😣 الان شخصیت من کم شد ‼‼‼‼‼ 😶😤
اصلا باورم نمیشهههههههههههههه . 😓اااااااااااااا/تتتتتتتتتتت الان از شخصیت من کم میشه سونگیون فکر می کنه من دروغ می گم . 😒 سونگیون : عههههههههه چی شده چرا جوابت نمیده هان ؟ 😏نگفتم تو ا/د نیستی !!!!!!!😌 ا/د : نه خیرم ، من خود ا/د هستم فقط الان ا/ت آنلاین نیست که جوابمو بده . 😫😣😒 سونگیون : باشه هر جور راحتی !!!!!!!!! 😁 - وایسا ببینم نگفتی ما رو از کجا می شناسی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😡 - خب اینکه معلومه ، 75 درصد آرمی ها و کیپاپر ها و افراد دیگه اونا رو می شناسن ...😁😊 چیییییییییییییییییییییییی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ داری دروغ میگی مگه نه ؟ 😰 منو دروغ ؟ محاله !!! خیلی هم جدی گفتم عزیزم . 💓 باورم نمیشههههههههههههههه 😱 اگه باور نمی کنی یه جستجو تو گوگل کن تا بفهمی . 😉 می خواستم تو گوگل جستجو کنم کهههههههههههه ، دیدم ا/ت جوابمو دادههههههههه .😆😆😆 ا/د : ببین سونگیون جان ! ا/ت جوابمو داد . 😄 سونگیون : چییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😨ش...شما خود خانم کیم ا/د هستین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😱 ا/د : بله عزیزم 💓 سونگیون : وااااااااااای ببخشید خانم کیم ا/د که باهاتون بد رفتاری کردم .🙇 ا/د : نه عزیزم اصلا مشکلی نیست .😉😊
وااااااااااااای خدای من ، من دارم دوست خواهر کوچولوی بی تی اس رو می بینمممممممممممممممم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟😍😍😍😍 ا/د : یعنی ما اینقد معروفیم ؟؟؟؟؟؟😵 سونگیون : خییییییییییییییلیییییییییییییییییییییییییی بیشترررررررررررررررررر !!!!!!!!😚 ا/د : ممنون عزیزم خیلی لطف داری . باشه الان جستجو می کنم .😌 از زبون ا/د : واااااااااااااااااای خداااااااااااااااااااا هر چی می رفتم فقط نوشته بود ا/ت و بی تی اس ، ا/د و بی تی اس ........... اصلا باورم نمیشهههههههههه😍😍😍 آهان پس بگو چرا همه داشتن به من نگا می کردن !!! 😰 *************************************************************************************** همنینجور که غرق فکر بودم ............ یه صدایی گفت : ایستگاه ............ مترو ایستاد و من پیاده شدم و از سونگیون خداحافظی کردم🙋 .......... رفتم یه اتاق از هتل .......... اجاره کردم برای یک هفته . بعدشم وسایلم رو جمع کردم ....... کارم که تموم شد ، رو تخت رفتم و هر چی فیلم مال منو ا/ت و بی تی اس بود رو دیدم ...😻😺 همون جا بی اختیار خوابم برد 💤و ........... صبح با صدای شکمم بیدار شدم🙇 آخه دیشب هیچی نخوردم 😁 دست و صورتم رو شستم و صبحانه خوردم رفتم خرید ...... فردا باید برم فن ساین 😻 رفتم و هر چی خوراکی و نوشیدنی بود از فروشگاه جارو کردمممممممممممممممممممممممممممم.😹😹😹😹😹 بعدشم رفتم هر چیزی که از سوغاتی های کره بود رو خریدمممممممممممم و خلاصه بگم که تو کلّ روز کره رو جارو کردم و هر چی بود رو خریدم . 😼😹😹😸😸دوباره سوار مترو شدم تا برگردم هتل . توی مترو از بس شلوغ بود که حتی جایی واسه وایسادن هم نبود ! 😓 داشتم دنبال جا می گشتم که یه خانم رو دیدم که صورتش رو پوشونده بود 🔍.حس کارآگاه ها بهم دست داد و گفتم حتماً خلافکار هست که صورتش پوشونده . 😼 از مسئولین مترو درخواست کردم که این خانم مشکوک می زنه ، آخه الان که زمستون نیست این خانم صورتشو پوشونده .😾 مسئولین مترو هم افتادن به جون خانمه 😄 خانمه که دید دیگه مخفی کاری فایده نداره ، گفت من پارک چی یونگ یا همون رزی هستم 😫، عضو گروه بلک پینک🙆 ؛ به خاطر اینکه بلینک ها بهم حمله نکنن صورتم رو پوشوندم 🙍. بعدشم مدارکش رو نشون داد و همینطور شناسنامه .😸
ا/د تو ذهنش : جان ؟🙇 چی ؟ 😱این رزی هست ؟😨 اصلاً باورم نمیشهههههههههههههههههه . 😣من چی کار کردم دقیقاً ؟؟؟ ا/د : ببخشید خانم پارک چی یونگ ؛ من خودم یک بلینک هستم و واقعاً معذرت می خوام که فکر کردم شما یه خلافکار هستین ، واقعا منو ببخشید ......😭😭😭😭😭🙏🙏🙏 رزی : نه عزیزم اشکالی نداره . 😊😄 ا/د : بازم امیدوارم که منو ببخشید .😥😢 یه لبخند خیلی کیوت بهم زد و رفت . 💗😊 ******************************************************************************************** هعی روزگار ، اصلاً باورم نمیشه اومدم کره و رزی بلک پینک رو انداختم دست مأمورا . 😣 بعد از اینکه کلّ کره رو جارو کردم😸 ، راه افتادم به سمت هتل .😼 از بس وسایل هام زیاد بودن از در اتاقم نمی رفتن داخل 😹😹😹😹😹 با یه زوری وسایل ها رو آوردم تو اتاق 😺. وااااااااااااااااااااااای چییییییییییییییی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😱 من فردا باید برم فن ساین و هیچی رو اماده نکردممممممممممممممممممممم . 😨مثل فنر از جا پریدم و رفتم تا خودمو واسه فردا آماده کنم .😄 خیلی استرس داشتم و بعد از 5 ساعت خوابیدم که می شد ساعت 4 صبح ساعت 5 صبح هم که اذان گفت و من تو نماز می خوابیدم 😣 چون خیییییییییییلییییییییی ذوق داشتم ، سعی داشتم همه چیو درست کنم ولی بد تر خراب می کردم 😂. قرار بود ساعت 8 شب بخوابم که ساعت 4 صبح خوابیدم 😅 بعد نماز صبحانه خوردم و چون خیلی خوشگل بودم ، واسه اینکه کسی بهم هوس نکنه ؛ یه لباس خیلی ساده پوشیدم ؛ البته خوشگلی من به ای خوشگلی ا/ت نمی رسه 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍اون خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خوشگلهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه😻😻😻😻😻😻😻😻😻😻 گفتم تا رسیدن واسه فن ساین 3 ساعت دیگه وقت دارم فعلاً بهتره بخوابم . آخه دیشب فقط 1 ساعت خوابیدم . 💤 4 ساعت بعد ...... با چشمای خوابالو بلند شدم ..... ساعت چنده ؟ 💫من چرا تا لنگ ظهر خوابیدم ؟ 😨یهو همه چیز یادم اومد ، 😰نهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه این غیر ممکنه .....😭😭😭...... ساعت 10 صبح فن ساین هست و الان ساعت 9:45 دقیقه هستتتتتتتتتتتتتتتتتت .😵😞 یا خدا یا خداااااااااااااااا چی کار کنم حالا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😲😲😲من که نمی تونم برسم😔 ، باورم نمیشه ، ا/ت به خاطر من فداکاری کرد و حالا من فداکاریشو فراموش کردم و از فن ساین جا موندم .......... 😖😔 تنها چیزی که به فکرم رسید این بود که به ا/ت زنگ بزنم و ازش معذرت خواهی کنم . 😞ولی .......... اگه بهش بگم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ناراحت میشه . 😭واااااااااااااای خدا جوووووووووون حالا من چی کار کنم 😞😞😞؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیگه همه چی تمومه 😣😣😣................................................................................
کااااتتتتتتتتت🎬🎬🎬🎬😹😹😹😹 ، چیییییییییییی ؟ 😨یعنی بعد این همه زحمت ا/د نمی تونه بره فن ساین ؟؟؟؟؟؟😨 تو چی فکر می کنی لاولی ؟ 😲به نظرت اون می تونه بره فن ساین ؟😔 یه راهنمایی : من که فک می کنم ا/د بمیره ! 😞چرا باید ا/د بمیره ؟😭 اصلا چجوری می میره ؟ 😖 فعلاً تا قسمت بعدی خدافز 💫.... بزن بعدی چالش هم داریم .😉 در ضمن لایک ها رو به 20 تا برسونید پلیز . 😄💖 وگرنه ا/د باید همونجا سر جاش خشک وایسه تا شما لایک ها رو به 20 تا برسونید .😹😹😹😹😹😹💖
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تلوخدا پالت بعدیلو بدال 😭😭
از بس منتظر موندم سر جام خشک شدممممم🥺🥺
باشه امروز می نویسم لاولی💖🌹💝💝💝
داستانت خیلییی قشنگ بود
لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
چشم امروز می ذارم 😉💖
میسی که بهم روحیه میدی لاولی😻