لیدی باگ و کت نوار فصل 4 قسمت 3

امروز با صدای گوشیم از خواب بیدار شدم لوکا بهم زنگ زد گفت: مرنیت امروز می خواهیم اهنگ جدید درست کنیم میای برامون لباس طراحی کنی، حتما لوکا از هم خداحافظی کردیم امروز ساعت ۱۱ تو کشتی مادر لوکا با بچه ها قرار داشتیم رسیدم اونجا همه اومده بودند گفتم دیر که نکردم لوکا گفت نه مرینت بچه ها هم همین الان رسیدن اونا اهنگ زدن و من هم براشون لباس طراحی کردم قرار بود به یک کنسرت زنده بریم

کنسرت ۲ روزه دیگه بود و بچه ها خیلی تمرین کردند فردا با الیا رفتیم مدرسه ولی موقعی که رسیدیم مدرسه که چند نفر شرور شدن کار هاکماث بود دیدم بچه های گروه به جز لوکا شرور شدن من رفتم توی کوچه گفتم : تیکی خال ها روشن??? و رفت باشرور ها بجنگه ادرینم از داخل گوشیش اخبار رو دید و سریع رفت توی دست شویی گفت: پلگ پنجه ها بیرون ??? و رفت کمک لیدی باگ کت نوار از لیدی باگ پرسید: اسم اونهایی که شرور شدن چیه گفت گروه راک شرور گفت اکوماش کجاست لیدی باگ گفت: توی تبل لیدی باگ گفت لاکی چارم ??? بهش یک فولوت داد یکم فکر کرد و گفت این فلوت روباه قرمزه ???

به کت نوار گفتم الان بر می گرد رفتم توی یک کوچه و تبدیل به خودم شدم به تیکی ماکارون دادم و رفت خونه توی جعبه ی ارزوها معجزه گر روباه رو برداشتم ??? تبدیل به لیدی باگ شدم و رفتم معجزه گرو به الیا دادم و گفتم الیا سزار این مهجزه گر روباهه تو باید به ما کمک کنی باید قول بدی که در راه خیر ازش استفاده کنی و بعد از پایان کاره مون معجزه گر رو به من بدی الیا : قول می دم لیدی باگ الیا معجزه گر رو باز می کنه و به تریکس سلا می کنه تریکس بیا حمله ور بشیم??? لیدی باگ و روباه قرمز می رن پیش کت نوار، کت نوار دا شت با گروه راک شرور میجنگه لیدی باگ نقشه ای که کشیده رو به روباه قرمز می گه روباه قرمز می گه : سرآب و یک گروه راک درست می کنه و اونا رو به مسابقه دعوت می کنه اونا اول قبول نمی کنن ولی الیا که داره کنترلشون می کنه می گه اگه قبول نکنین یعنی ترسویین گروه راک شرور عثبانی می شن و پیشنهاد رو قبول می کنن هاکماث بهشون می گه که این یک ...

تله ست ولی گروه راک شرور به حرف های هاکماث گوش نمی دن و سرگرم مسابقه می شن و کت نوار می گه کاتلکزم??? و تبل رو می شکنه لیدی باگ می گه: دیگه شیطونی بسه اکوما کوچولو وقتشه شرارتت خونثا بشه، خداحافظ پروانه کوچولو بچه ها می پرسن اینجا چه خبره و می گه شماها اکومایی شده بودین و به کت نوار می گه بزن قدش و کت نوار لیدی باگ میرن توی یک کوچه و تبدیل به خودشون می شن و ادرین به لیدی باگ می گه کارت خیلی خوب بود و من قرمز شدم و لبامون رو نزدیک هم کردیم و همدیگر رو بوسیدیم ???❤

از زبان مرینت رسیدم خونه به تیکی گفتم امروز روز خسته کننده ای بود ولی با اون بوسه قشنگ شد?? تیکی گفت : من می دونستم به ادرین می رسی ، شب می شه دیدم ادرین داره به گوشیم زنگ می زنه می گه می شه بیای روی برج ایفل بانوی من گفتم باشه ادرین، تبدیل شدم و رفتم روی برج ایفل دیدم یک میز با شمع و گل های زیبا چیده شده بود کت نوار رو دیدم اون به من یک گل داد من قرمز شدم ادرین به من تارف کرد که بشینم من هم نشستم از زبان ادرین،مرینت من می دونم که اشتباه کردم من متاسفم ولی اون اشتباهم رو جبران می کنم و فردا به کاگامی می گم که من تو رو دوست دارم مرینت باز هم خجالت کشید ادرین یک شام عالی اماده کرده بود و ما خوردیم ادین یک اهنگ گذاشت و ادرین به من گفت افتخار میدی بانوی من من گفتم حت.‌‌..م..ا حتما و باهم رقصیدیم اخر هم همدیگر رو بوسیدیم ??❤...

از زبان مرینت:انقدر خسته بودم که خوابم برد فردا شد فردا مدرسه تعطیل بود بچه ها و لوکا امروز کنسرت زنده داشتن دیشب بخاطر کلویی پر افاده ای شرور شده بودنند ( گروه راک شرور ) از زبان ادرین امروز بعد از ظهر به کاگامی زنگ زدم که می خوام ببینمت کاگامی گفت : اتفاقی افتاده، ادرین گفتش : بیا می فهمی کاگامی نگران شد و سریع خودش رو به خونه ی ادرین رسوند ادرین بهش گفت کاگامی یک اتفاقی افتاده گفت چی شده گفت من یکی دیگه رو دوست دارم کاگامی با این حرف ادرین خشکش زد با عصبانیت گفت : تو منو بازی دادی ادرین تاوانش رو پس می دی ؛ ادرین ، ما شاید نتونیم عاشق هم باشیم ولی می تونیم دوست های خوبی برای هم باشیم کاگامی گفت : توی خواب ببینی?? ادرین، کاگامی سریع با حالت ناراحت رفت پلگ گفت : کار درست رو کردی ادرین، از زبان گابریل: این احساسات منفی قوی برای کیه باید از این فرست استفاده کنم ،نورا بالای تاریکی بالا?? دکمه های روی عکس رو فشار داد و رفتم به طبقه ی پایین ، احساست منفی زیادی رو حس می کنم یک قلبه شکسته بهترین طعمه ی اکومای من

سنگ قلب من هاکماثم من به تو قدرتی می دم که هرکس رو که دوست داشتی خشک کنی ولی در عوض معجزه گر لیدی باگ و کت نوار رو برام بیار ، حتما هاکماث ، یک دفعه گوشیه ادرین و مرینت زنگ خورد ، من نادیا شاماکم و اینجا یک نفر دیگه شرور شده و همه رو داره خشک می کنه هر دو تبدیل می شن و می رن باهاش بجنگن لیدی باگ گفت : گردونه ی خوش شانسی ??? بهش یک توپ کوچیک می ده همه جارو نگاه می کنه و میگه کت نوار حواسش رو پرت کن و دم ت رو بده به من کت نوار چشم بانوی من توپ و دم رو بهم وصل کرد و اسلحه ای که دست سنگ قلب بود پرتاب کرد و توی لوله اش گیر انداخت کت نوار گفت : کاتلکزم ??? وگردنبندش رو پودر کرد و اکوما اومد بیرون لیدی باگ گفت : دیگه شیطونی بسه اکوما کوچولو وقتشه شرارتت خونثا بشه، خداحافظ اکوما کوچولو و گفتم بزن قدش توی راه برگشت یک مرد عجیب رو دیدم که یک هو ...

امیدوارم خوشتون بیاد اگه هم اشتباهی داشتم ببخشید به دوستان خودتون هم معرفی کنید ❤

یا علی خدانگهدار..

منتظر قسمت بعد باشین