رویا یا واقعیت 💜💜💜۳

هوپی : داشتیم می خندیدیم پریا تازه رقص تموم شد که یهو تلفن خونه به صدا دراومد پریا رفت جواب داد هوکه :اوه سلام قربان بله کی ؟ امروز ؟ چرا اخه الان که نصف شبه باشه قربان خسته نباشبد نامجون ریئس با تو کار داره ارام :سلام قربان بله چرا اخه اها باشه چشم ممنون دفترچه کی یه دستمون میرسه الان ممنون قربان خدانگهدار اعضا :هوکه چیشد هوکه:هیچی رئیس بود گفت از امشب تا دو روز دیگه باید ران اجرا کنیم من واقعا حال ندارم هوپی :تو که همیشه دوست داشتی  هوکه :اره هنوزم ولی امشب نه ببین چه ماموریتی بهمون می دن  در زدن ارام رفت درو باز کرد

گروه فیلم‌برداری بود ماموریت باحالی بود باید فکر می کردیم که دوربین نیست و زندگی واقعیمون رو به اشتراک می زاشتیم خب راحت بود دوربین شروع کرد و ما اصلا به دوربین توجه نمی کردیم داشتیم به جک های جین میخندیدیم (از زبان هوپی )همین طوری حرف می زدیم احساس کردم یه چیزی افتاد رو شونم نگاه کردم دیدم هوکه سرش روی شونه های منه و خوابیده گفتم :بچه ها نگاه کنین کیوت من خوابیده 💜😍 اعضا :واو چه رمانتیک 😭😍 (منم موخام )😭😭 جی هوپ هوکه رو برد تو تختش ساعت سه بود همه خواب بودن تا صبح بشه یهو هوکه از خواب پرید نکنه الان من  بخوابم بعد توی خونه ی خودمون باشم بلند شد دید بله هنوز تو خوابگاه بی تی اس خیالش راحت شد رفتم در اتاق هوپی دیدم هنوز بیداره در زدم ترسید گفت : کیههههه هوکه :منم هوپ :نخوابیدی کیوتی (خداروشکر دوربین اون موقع نبوده وگر نه 😬😬😬😶😶اصلا نمی خوام بهش فکر کنم ) هوکه : نه خواب بد دیدم میای پیشم بخوابی

هوپی :من ! باشه هوکه :دوست دارم هوپی :🤤🤤 هوکه :اون شب هوپی اومد پیشم رو مبل خوابید و منم رو تخت احساس خوبی بود فکر می کردم بهترین و مقاوم ترین سپر پیشمه با خیال راحت خوابیدم صبح دوربین ازمون فیلم گرفت راس ساعت نه همه از خواب بیدار شدیم و رفتیم خودمونو مرتب کردیم اون روز می خواستم برای همه پنکیک درست کنم و وسطش با شکلات اول اسم همشون رو نوشتمR-J-S-H-JI-V-J-Pپنکیک های همشو دادم جیمین :چرا مال من JIهوکه :چون دونفر بودین که اول اسمشون ج بود  جیمین :اوکی گرفتم اعضا:😂😂 خلاصه بعد ناهار گفتم بیاید بازی کنیم اعضا: چه بازی کوک:من عاشق بازیم بازی چی 😍🤤 هوکه :خب یادتون قبلا فیلم طنز تو رانا بازی کردیم اعضا:اره هوکه :خب امروز یه فیلم طنز راجب بیمارستان بسازیم 😂اعضا :نه خیلی بده هوپ :نه بچه ها خیلی خوب بود ورژن بیمارستانش به نظرم خنده دار تر از همیشه است اعضا :راست میگی ها بد نمیشه هوکه :من کی دیدید حرف بد بزنم خلیدا اعضا :هههه یه ذره فکر کنیم(خدانکنه )

خب من دکترم هوپی و ته و کوک بیمار ار ام اشپز جین و جیمین پرستار شوگا کمک پرستار شوگا :بی انصاف هوکه :تو تو همه ی ران ها نقش خوبی داشتی یه بار یه نقش کم رنگ شروع کنیم اعضا :اره هوکه :خوب پرستار پرستار جین :بله دکتر هوکه :شنیدم یه بیمار بد حال اوردن جین :بله هوکه :الان کجاست جین :جلو در هوکه :جلو در جین :بله جا نبود گزاشتیمش اونجا هوکه :پس اتاق شماره ی ۶ چی جین :دکتر ببخشید پرستار جیمین ولو شده اونجا هوکه : ولو شده جین :بله خانم هوکه :چرا جین :چه بدونم دوروزه یه سرم می زنه میره می خوابه هوکه :می خوابه جین :بله خانم هوکه :قلط می کنه پرستار پرو چشم در اومده برو مریض رو ببر اتاق شیش پرستار جیمین رو هم پرت کن بیرون جین :از بیمارستان از پنجره یا از اتاق هوکه : خودت چی فکر می کنی جین :از پنجره دکتر :افرین خب خنگ خدا از اتاق دیگه جین :چشم (دودقیقه بعد )هوکه :خب من برم اون مریض اتاق ۶ رو ببینم تاحالا مریض بیرون نزاشته بودیم که گزاشتیم ابروی بیمارستان رفت 😑🤦‍♀️(مریض کوک و این که اینجا یه ارمی ته هم یه ارمی و هوپ از بی تی اس و این که هوپ به خاطر این اومده بیمارستان که حال اون دوتا مریض رو بپرسه و نقش شوگا به رئیس پلیس تغییر یافت )+ سلام اقای جون $ سلام خانم دکتر +خب وا اینجا زده قلبتون سکته کرده (خدانکنه من بمیرم کوک لاورا الان به من فحش ندید ها فیلمه تو ران توی یه داستان اوکی پس لطفا فحش ندید )چرا $به خاطر دیدن اون +اون، اون کیه؟ $جذاب ترین و خوشتیپ ترین و کیوت ترین و باحال ترین پسر روی کره ی زمین +اوفففف حالا جوری میگید انگار مایکل جکسونه $از اونم خوشگل تر+خب حالا اسمش چیه $جی هوپ و یهو قش کرد هوکه یه دارو به سرم کوکی طزریق کرد و رفت بیرون توی راهرو (مثلا )با خودش حرف میزد (جی هوپ  چه اسم قشنگی اما چه ادمی که اینطوری این مرد سکته کرده ) جیمین :خانم خانم +بله جیمین :خانم مریض شماره ی ۱۲ داره داد میکشه هوکه :داد میکشه جیمین :بله دکتر هوکه :چی میگه خب جیمین :اسم یه نفر رو میاره به نام هوپی و میگه اون یه فرشته بود اون مثل یک شلغم وسط هویجا بود هوکه :😂😂😂واقعا این حرف رو زده جیمین :بله دکتر هوکه : خب بریم بریم ببینم چش شده

هوکه رفت بالای سر ته خب اقای کیم خب ااااا پرستار ایشون (مرگ من فحش ندید بهم یه بازی ) روانی شده چرا اوردنش بیمارستان باید ببرنش تیمارستان (خدانکنهههههه😟😟😰😰) جیمین :نمیدونم والا با امبولانس اومد هوکه :خب یه کاریش میکنیم اینم با هوپی اینطوری شده ته :هوپی نگو نگوووووو بگو فرشته بگو یه شلغم وسط هویجا هوکه :خخخخخخ اقا از یکی خوشش اومده که اینطوری صداش نمی کنن که یهو زنگ درو زدن هوکه :بچه ها بدوید بازی تعطیل بدوید هوپی :خب میزاشتی به نقش منم برسه +من چه کنم در زدن ایفون رو ورداشت :بله بفرمایید کی پست الان میام ایفون رو گزاشت :یه بسته واسه من اوردن من میرم بگیرمش ارام :هواست رو جمع کن هوکه :نه بابا با کمربند قرمز تکواندو کی میخواد روبه رو بشه -اقای ارام نمی دونی غیرت جیهوپ چقدر اپشن داره که ارام :خداوکیلی شکه شدم کمربند قرمز هوکه رفت پایین ویهو ...... یهو ....😂😂😂😂 یهو دیدم باید منتظر بمونم تا پارت بعد بابای

راستی ببخشید اگه بعضی جاهاش ناراحت شدید فکر کردم طنز میشه