
اینم پارت نهم. امیدوارم لذت ببرید. ببخشیپ که دیر شد یه سری مشکلات پیش اومد که نبود اینترنت هم جزوش بود. این تست هم صحیح غلط کردم که خسته نشید. منتظر نظرات قشنگتون هستم.?
کت بلانک: زودباش دیگه. منتظر چی هستی؟ لیدی باگ: من... من منتظر چیم؟ من ... منتظر ..... توام. کت نوار کت بلانک: بهت که گفتم اون مرده لیدی باگ: نه کت بلانک: اره لیدی باگ : نه کت بلانک از شدت عصبانیت استافشو دراز کرد یه دکمه رو لمس کرد و بعد یه تیغه تیز و درخشان از ته استاف بیرون زد . کت بلانک هم با اون زخم کوچیکی روی بازوی لیدی باگ بوجود اورد.
لیدی باگ از سوزش زخم آه بلندی کشید. کت بلانک باز هم صدای درونش رو شنید: داری چیکار میکنی؟ چه مرگته؟ اما هاکماث مشتشو بیشتر فشار میداد و احساسات منفی اونو بیشتر میکرد. لیدی باگ مجبور شد بجنگه چون بهترین دفاع حمله است. با هم درگیر شدن . اما سرعت کت بیشتر شده بود.
لیدی باگ هر بار که زمین میخورد باز هم بلند میشد. یکدفعه چشم لیدی باگ به ساختمونی افتاد که توش برنامه های تلویزیونی پخش میشد. یک بار از دست خاموش کننده طوری فرار کرده بود که انگار خودشو پرت کرده پایین. یویوشو پرت کرد اونجا و رفت بالای ساختمان. بارون شروع به باریدن کرد. کت هم دنبالش اومد بالای ساختمون.
لیدی باگ: بیا جلو پیشی کوچولو کت: منو اینجوری صدا نکن لیدی باگ با هر جمله یه قدم عقب میرفت. لیدی: اوه مثه اینکه کلا حس شوخ طبعیت از کار افتاده. کت: دهنتو ببند کفشدوزک. لیدی: باشه و خودشو به عقب پرت کرد. و کاری که جلوی خاموش کننده انجام داده بود رو انجام داد. کت: نههههه.?
لیدی باگ با خودش فکر کرد که چیکار کنه؟ در همین حین دید که کت استافشو چک کرد و به بالای سرش نگاه کرد و اونو دید. لیدی: لعنتی کت: فرار کن کفشدوزک هاکماث: چیکار میکنی ابله؟ کت: اولا درست حرف بزن . دوما به تو ربطی نداره. هاکماث: اون داره فرار میکنه. کت: نه نمیکنه. و جی پی اس استاف رو نگاه کرد و از سیاختمون پرید پایین و تو راه گفت: حواسم بهش هست هاکماث.
کمی بعد در خیابان های پاریس صدای رعد و برق بلند می یومد و بارون محکم روی زمین می شست و لیدی باگ بی وقفه می دوید.اب بارون از موهاش چکه می کرد.از ساختمون پرید داخل کوچه و دوید.به نظر می یومد خیلی از کت بلانک دور شده.توی کوچه ساکت بود و فقط صدای بارون و شالاپ شالاپ پای لیدی باگ که روی زمین می دوید میومد.هر چند دقیقه یک بار رعد و برق می زد و کوچه با نور ابیش روشن می شد.لیدی باگ ایستاد تا چند دقیقه نفس عمیق بکشه.بعد سرشو بلند کرد و اروم راه افتاد.رعد و برق دیگه ای زد و کوچه رو روشن کرد و توی تاریکی دو تا چشم آبی و براق معلوم شد و رفت. لیدی باگ به سر کوچه رسید که با یه چراغ روشن شده بود.ایستاد و به دور و بر نگاه کرد.
حالا فقط صدای بارون میومد..سوزش زخم بازوش داشت دیوونش می کرد..رعد برق با صدای بلند تشر زد و برای بار سوم توی کوچه رو روشن کرد.لیدی باک بالای ساختمون دوباره اون چشم های آبی رو دید که داشتن نزدیک می شدن.کت بلانک پرید پایین و باعث شد اب به اطراف بپاشه. +تو.. کت بلانک بازم با همون لبخندش گفت: -تعجب کردی چجوری پیدات کردم؟? کت بلانک با یه حرکت سریع رفت پشت لیدی باگ و ردیاب کوچیک سفیدی که داشت چشمک می زد رو از توی موهاش در اورد و نشون داد -خیلی ساده.این کوچولو بهم کمک کرد?
+کت..لطفا به خودت بیا..تو اینجوری نیستی!داری اشتباه می کنی!? -نه لیدی باگ!برعکس این تویی که اشتباه می کنی!اونم چند بار!?? کت بلانک رو به روی لید باگ ایستاد -اولین اشتباهت چند ساعت پیش بود..وقتی باعث شدی من اینجوری شم!? بعد بازوی زخمی لیدی باگ رو گرفت و صورت لیدی باگ در هم رفت. +اخ..? -دومین اشتباهت چند دقیقه پیش بود که گذاشتی من خیلی راحت بهت غلبه کنم!? بعد سریع رفت پشت لیدی باگ و استافش سفیدش رو در اورد -و اخرین اشتباهت همین الان بود..که هنوزم منو کت نوار خوب دیدی و این کار من رو اسون کرد!? +کت..? اما کت بلانک با سر استاف محکم کوبید به پشت سر لیدی باگ +اخخخ..?
چند ثانیه همه چیز جلوی چشم لید باگ سیاه شد -فکر کنم باید..به خاطر این اشتباهات ازت تشکر کنم مای لیدی چون..این اشتباهات من واقعیمو ساخت!..خوب بخوابی!? صدای کت نوار برای لید باگ خیلی دور میومد..پاهاش شل شدن و لیدی باگ اروم افتاد..اما کت بلانک قبل این که لیدی باگ روی زمین بیفته گرفتش.چند دقیقه بهش خیره شد و موهایی که توی صورت لیدی باگ ریخته بود رو اروم کنار زد.بعد صدای هاکماث توی سرش پیچید. *خوبه..حالا گوشواره هاشو در بیار!? -نه?
*چی؟!? -گفتم نه!? *واسه چی؟!قرار بود همین کارو کنی کت بلانک!? -من هنوزم می خوام این کارو کنم اما نه الان و نه اینجا? *مکانش مهم نیس!فقط برش دار!?? کت بلانک استاف رو دراز کرد و شمرده شمرده گفت: -من..از تو..دستور..نمی گیرم!? بعد همونجور که لیدی باگ رو تو بقلش گرفته بود به سمت مدرسه پرید.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
قسمت بعدی چی شد
عااالللیییی بود، بعدی رو زودتر بذار
عالی بود