یه داستان کوتاه تو دل شب:)
بوی نم زدگی باران شبانگاهی در کل عمارت پیچیده بود. مه غلیظ روی سرمای هوا نشسته بود و لرزه به تن افراد حاظر می انداخت. مرد به نور منعکس شده از آب گرفتگی روی زمین خیره شده بود. ردی از خون و آب روی زمین عمارت به چشم می خورد. باز هم ق*ت*ل دیگر.
کارآگاه موهای پریشانش را عقب داد و دستان مشت کرده اش را روی میز گذاشت. کلافگی از سر و رویش می بارید. باید چند نفر دیگر جان خود را از دست می داد تا بالاخره ق*ا*ت*ل را می یافت؟ آدم های زیادی جانش را از دست داده بودند و تعداد بیشتری هنوز در معرض خطر بزرگی بودند.
کمر صاف کرد. او مسئول پرونده بود و نباید با ضعف نشان می داد. ضعف نشان دادن او همانا و ناامید شدن مامورین زیر دستش همانا. مشتش را باز کرد. نفس عمیقی کشید و فکرش را به کار انداخت. مرگ هایی با فاصله زمانی نزدیک به هم. پنج سپتامبر، بیست و پنج سپتامبر، پنج اکتبر و آن شب که از نیمه گذشته بود، بیست و پنجم اکتبر بود. نظم عجیبی در آن جاری بود. وقتی بیشتر فکر کرد به این نتیجه رسید قربانی ها از یک طیف هستند. همه بدون استثنا از ماموران سازمان خودشان بود. ماموران عالی رتبه.
+قربان هویت قربانی تایید شد؛ کسی که به ق*ت*ل رسیده، رئیس کله! –نه! امکان نداره! + متاسفانه درسته! حالش به هم ریخت. به ترتیب از مقام بالا تا پایین حذف می شدند. مقام او بعد از رئیس کل بود. – دیگه چی دستگیرتون شده؟ +قربان، رئیس ساعت یک و ده دقیقه بامداد به ق*ت*ل رسیده. علت مرگ هم مسمومیت بوده. گویا سم درون قهوه ریخته شده. اینطور که به نظر میاد برای خودش قهوه دم کرده تا بیدار بمونه و روی همین پرونده کار کنه. -متاسفانه خبر نداشته قراره خودش ضمیمه پرونده بشه! مامور خندید اما با نگاه سرد و خشم آلود کارآگاه خفه شد.
کاآگاه نفس عمیقی کشید و هوای سرد و شرجی را به درون ریه اش فرو برد. چشمانش را بست و در افکار نامفهومش غرق شد. اولین قربانی در سی و دو دقیقه بامداد به ق*ت*ل رسید که سی و دو ساله بود. دومی در پنجاه شش دقیقه بامداد. و رئیس کل هم که هفتاد ساله بود در یک و ده دقیقه. داشت به این فکر می کرد پنج نوامبر در ساعت چهل و یک دقیقه بامداد، باید مرگ خود را سحنه سازی کند تا کسی به او شک نکند؟! نقش او به عنوان کاآگاه تقریبا به اتمام رسیده بود.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دوستان یه اشتباه تایپی تو اسلاید آخر هست:)
خیلی خوب بود😗
مرسی🧡
الان قاتل خودش بود؟
بله🥲