
در هیاهوی روزهای تکراری، خاطراتی هستند که روزی روشنترین بخش زندگیمان بودند؛ اما حالا، در گوشهای از ذهن، کمرنگ و بیصدا نفس میکشند. این نوشته، مرثیهایست برای آن لحظات گمشده برای خندههایی که دیگر صدایشان را نمیشنویم، برای چشمانی که روزی آشنا بودند و حالا غریبهاند. مرگ خاطره، نه با خاک و سنگ، بلکه با سکوت و بیتوجهی اتفاق میافتد. و این شعر، سوگوارهایست برای آن مرگ بیصدا.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالیی (:
بوس :)