

تاریخ بشر پر از رمز و رازهاییست که زیر لایههای خاک و سنگ مدفون شدهاند. برخی شهرها نه با گذر زمان، بلکه در یک لحظه، به دست طبیعت یا انسان از نقشه جهان محو شدهاند. فورانهای آتشفشانی، زلزلهها، سیلها یا تحولات ناگهانی اقلیمی، تمدنهایی را که روزی پرشکوه بودند، به زیر خاک، آب یا آوار کشاندهاند. امروز، باستانشناسان با کاوش در اعماق زمین، سعی در بازسازی گذشته و کشف رازهای دفنشده تمدنها دارند. در این پست، به ۴ شهر فراموششده میپردازیم که روزی پررونق بودند، اما حالا تنها سایههایی از آنها باقی مانده است.

پُمپی یکی از مشهورترین نمونههای دفنشدن ناگهانی یک شهر در تاریخ است. در سال ۷۹ میلادی، کوه وزوویوس بهشکل ناگهانی فوران کرد و گدازه و خاکستر آتشفشانی تمام شهر را در عرض چند ساعت در خود فرو برد. مردم حتی فرصت فرار نداشتند و بسیاری در همان حال که مشغول کار یا زندگی روزمره بودند، جان باختند. این شهر تا قرنها زیر لایهای ضخیم از خاکستر باقی ماند تا اینکه در قرن هجدهم دوباره کشف شد. پُمپی امروز به یکی از مهمترین منابع باستانشناسی درباره زندگی رومیان تبدیل شده است، چرا که همه چیز تقریباً دستنخورده باقی مانده.

هراکلیون شهری باستانی در دلتای نیل بود که روزی بندر اصلی مصر بهشمار میرفت. این شهر در حدود ۱۲۰۰ سال پیش بهدلیل ترکیبی از فرونشست زمین، زلزله و بالا آمدن سطح آب بهطور کامل زیر دریا ناپدید شد. قرنها تصور میشد که فقط در متون تاریخی وجود دارد، اما در اوایل دهه ۲۰۰۰، باستانشناسان فرانسوی بقایای آن را در بستر دریای مدیترانه پیدا کردند. مجسمههای عظیم، معابد، کشتیهای غرقشده و سازههای سنگی از این شهر باورنکردنی از دل آب بیرون آمدند. هراکلیون امروز نماد یک شهر مدفون در دل دریاست که اسطوره و واقعیت را بههم پیوند زده است.

موهنجودارو یکی از نخستین شهرهای برنامهریزیشده جهان بود که بخشی از تمدن دره سند بهشمار میرفت. قدمت آن به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد و نشان از پیشرفت خارقالعاده در معماری، سیستم فاضلاب، و برنامهریزی شهری دارد. با وجود این عظمت، شهر ناگهان متروکه شد؛ دلایل آن هنوز مشخص نیست، اما نظریاتی مانند خشکسالی، تغییر مسیر رودخانه یا بیماریهای همهگیر مطرح شدهاند. این شهر تا قرن بیستم ناشناخته مانده بود و کشف آن یکی از بزرگترین یافتههای باستانشناسی جنوب آسیاست. موهنجودارو امروز نمونهای از تمدنیست که از نظر فناوری پیشرفته، اما در برابر تغییرات طبیعی آسیبپذیر بوده.

اکروتیری شهر پیشرفتهای در جزیره سانتورینی بود که تمدنی مشابه تمدن مینوسی را در خود جای داده بود. حدود قرن ۱۶ پیش از میلاد، آتشفشانی عظیم در جزیره فوران کرد که نه تنها اکروتیری را مدفون ساخت، بلکه بخشهایی از دریای اژه را نیز متحول کرد. این فوران از بزرگترین فورانهای ثبتشده در تاریخ بشر است و بهگفته برخی نظریهپردازان، منبع الهام افسانهی آتلانتیس بوده است. مانند پُمپی، لایههای خاکستر، بناها، نقاشیهای دیواری و اشیای اکروتیری را بهخوبی محافظت کردند. کشف دوباره این شهر در قرن بیستم، تصویر دقیقی از تمدنی هنرمند و سازمانیافته بهدست داد که قرنها زیر خاک آتشفشانی خوابیده بود.

شهرهایی که در این پست با آنها آشنا شدیم، تنها نمونههایی از صدها تمدن فراموششده در دل زمیناند. آنچه آنها را متمایز میکند، نحوه نابودی ناگهانی، محافظت طبیعی در دل خاک یا دریا، و کشف مجددشان پس از قرنها سکوت است. یادآوری این شهرها به ما نشان میدهد که حتی باشکوهترین تمدنها نیز در برابر طبیعت ناتواناند. با اینحال، خاکستر و گلولای همیشه پایان نیست؛ گاهی آغاز دوباره کشف و بازنویسی تاریخ است. در دل خاموشی، صدای گذشته هنوز زنده است.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!