آخرین زمرد پارت 3

از زبون نویسنده: جنگ بین متال سونیک و سونیک هنوز تموم نشده بود و با اینکه بقیه هم کمک میکردن ولی کاری از پیش نمیرفت. سونیک: فکر نمیکردم اینقد شبیه من باشی وای یه کپی هیچوقت اصل نمیشه. متال سونیک تیلزو گرفت. ( متال سونیک طولانیه پس م.سونیک مینویسم) م.سونیک: اگه دوستتو اذیت کنم دیگه بلبل زبونی نمیکنی. مفلیس در دوربین: آخرین زمرد بی شک سونیکه!! م. سونیک: خب نظرت چیه با پنجه هام رو صورتش یادگاری بذارم.( بقیه رو تو قفس گیر انداخته که نمیتونن حرف بزنن یا حرکت کنن.) سونیک: ساکت شو! بسه دیگه هر چی کشیدم! حق نداری تنها دوستم رو اذیت کنی ای 🤬. م.سونیک: حالا می‌بینیم! ولی تا خواست اینکارو بکنه همان لحظه اتفاق عجیبی افتاد.........

سونیک وقتی دید م. سونیک میخواد چیکار کنه یدفعه به هوا رفتو و تبدیل شد به یچیز عجیب. نصف بدنش یه چیز سفید و خوشکل با بال پر دار سفید و نصفه ی دیگه سیاه و با بال خفاشی حالت شده بود. همون لحظه قفس ها منفجر منفجر همه آزاد شدن.روژ: آ. آخ..، آخرین زمرد!؟ و تعظیم کرد. روژ: اوه سرورم ! پس شما متولد شدید! سیلور: چرا چرتو پرت میگی؟ سونیک انگار تو حال خودش نبود و زد کامل م. سونیکو با یه حرکت دا* غون کرد! ولی بعدش افتاد زمین و بی* ه*و * ش شد. نورا: داداش. به سمتش رفت. چیشد یدفعه ؟ روژ: من میدونم و میگم به شرطی که نپرسین از کجا و چطور. نورا: باشه بگو. روژ: سونیک اصلا آدم( حیوان) نیستش! همه: جاننننننننننن؟ روژ: اون در واقع یه... یه.....

نیمه شیط* ان و فرشته ست! به عبارتی همون آخرین زمرد. داستان آخرین زمردو که بلدین حالا مقابل چشاتونه. کریم و امی در جا غ* ش کردن، ناکلز محکم یه سنگو شکست، سیلور و تیلز هم که دهن باز مونده بودن، شدو هم که ریلکس و بلیز به طرز عجیبی ساکت بود. فکر کن کسیکه که تازه یه روزه دیدنش ( بجز تیلز و نورا) یه قهرمان افسانه ای از آب دراومده! خلاصه بعد از ۱ ساعت تو شوک بودن، تیلز هواپیمای بزرگشو خبر کرد و رفتن خونه هاشون ولی سونیک هنوز بیدار نشده بود که.......،

پایان. با تشکر از ناظری که این تستو منتشر میکنه. تا پارت بعد بای👋👋👋