فصل دوم قسمت دوم...
دوست او که نمی خواست برای بهتر کردن حال او زود جا بزند اضافه کرد. _میرسه مرد فقط صبور باش، من میدونم مقصر نیستی و رئیس خیلی عصبیه ولی همه چیز درست میشه. درحالی که به قهوه درون ماگ چشم دوخته بود کمی قهوه داغ را فوت کرد و ناامیدانه گفت: _اون منو اخراج میکنه، بخششی در کار نیست رفیق، گاهی باید سختی رو پذیرفت؛ چون گاهی خوش بینی بی فایده هست و هیچ جوابی نمیده و منم توی وضعیتی نیستم که دوباره همه چیز برام رو به راه بشه.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)