سلام دوستان من اومدم با پارت دوم فراطبیعی امیدوارم که لذت ببرید نظرات و پیشنهادات فراموش نشه🌹 و اینکه ممکن یکم پارت ها دیر تر از قبل بیاد چون درس هام خیلی سنگین و فصل امتحان هاست شما هم درگیرید نمیتونید بخونید برای همین یکم وقفه میوفته
آروم چشم هامو باز کردم توی یه ماشین در حال حرکت دراز کشیده بودم راننده همون خونآشام بود😟سعی کردم خودمو آزاد کنم جوری که اون نفهم به هوش اومدم اما دست و پاهام بسته بود یهو موبایل مرده زنگ زد مرده به پشت خطی گفت:«آره دختره هم همراهم دارم میارمش اونجا..... بعید میدونم پیتر ناکس و دار و دسته اش بتونم ردمو بزنن» و بعد قطع کرد دست هام هنوزم بسته بود چشمم به در عقب افتاد که قفل نشده بود با پا محکم بهش کوبیدم در باز شد سرو ته شدم و خودم انداختم کنار جاده افتادم روی زمین😖با اینکه خونآشامه با سرعت خیلی زیادی داشت میروند ولی هیچ دردی رو حس نمیکردم 😟مرده سریع ترمز کرد از ماشین پیاده شد و قدم زنان اومد سمتم من همینطور داشتم سعی میکردم دست و پاهامو آزاد کنم تا سریعتر فرار کنم اون چاقو ی جیبیشو در آورد صورتمو با دستش گرفت چاقو رو گذاشت زیر گلوم😰 یهو طناب ها باز شد یه لگد محکم زدم توی صورتش با سریعترین حالت ممکن دویدم و ازش دور شدم داشتم می دودیم سرمو برگردوندم تا ببینم فاصله ام باهاش چقدره ولی اون سر جاش نبود😮 یهو خوردم به یه چیزی و افتادم روی زمین مرده جلوم وایستاده بود😨
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
خیلی عالیه 🌸👌🌸
ولی نمی دونم چرا دوست دارم ریچل با پرفسور و دار و دسته اش باشه تا با این خوناشاما 😊