چهارمیش
۲۰ دسامبر ۲۰۱۸:
مینهو، چترش را بست و وارد مغازه شد. زنگوله بالای در به صدا درآمد و حضور یک مشتری خیس را اعلام کرد. پسری که پشت پیشخوان بود تعظیم کرد: خوش اومدید. مینهو هم تعظیم کوچکی کرد و به کافه ای که درونش بود چشم دوخت. پسرک لپ های بزرگ و موهای فندقی رنگ داشت و پیش بند صورتی بلندش را روی هودی سفیدش بسته بود. مینهو به یکی از میزها رفت و نشست.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
65 لایک
زیبا های خاله نیلمآه
جیسونگ و مینهو هردوتاشون 👦 ان
و اون بچه هه رو به فرزن.دی گرفتن. بچه هه هم نمیدونه مامانش کی بوده و جنس.یتش چی بوده آخه قبل از یه سالگیش دیگه مامانشو نمیبینه اوکی؟؟
میشه لطفا یه ناظر تستامو بررسی کنه؟ ۳ یا ۴ روزه منتظرم :)
دلم میخواد بزنمت،آخهه
🤗🤗
@ɴɪʟᴇ ᴍᴏᴏɴ
زیبا های خاله نیلمآهجیسونگ و مینهو هردوتاشون 👦 انو اون بچه هه رو به فرزن.دی گرفتن. بچه هه هم نمیدونه مامانش کی بوده و جنس.یتش چی بوده آخه قبل از یه سالگیش دیگه مامانشو نمیبینه اوکی؟؟
______
خب جیسونگ کجاسسسس
مرددد متاسفانهه بچه هه یهو اون یکی باباش رفت از پیشش اونم نفهمید کوجا رفت
براچی خب رفتتت
ادامه ی اینو بنویسسس
خب مرد دیگه من چیکار کنمممم
نه اینا تک پارتیه نمیشه بیشتر بنویسم وانشاته
@ɴɪʟᴇ ᴍᴏᴏɴ
حیحی ممنون
______
بی احساس🚮🤧🤧🤧😭😭🥺💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖🛐🛐🛐🛐🛐
( ایموجیا قاطی و همه یک نوع احساس رو نشان میدهند و بیشتر به قلب توحه کنید لطفا🙏😂 به این🚮 هم توجه نکنید👌)
@ɴɪʟᴇ ᴍᴏᴏɴ
هعی عزیزم حقیقت تلخه..
______
حذفشون نمیکنیا:((
باشه 🫂
چه بگویم
آفرین:))
@ɴɪʟᴇ ᴍᴏᴏɴ
دارم به این فکر میکنم کل این داستان هایی که نوشتمو حذف کنم اصن..
______
شما گلت میکنی😘💔
هعی عزیزم حقیقت تلخه..
لیهو′
زیبآترازمـآهɴɪʟᴇ ᴍᴏᴏɴ@
| 21 دقیقه پیش
عه من😍
__________
عهه نخیرم شما نباید حذف کنی
میشه بپرسم که داستان درباره ی چیه ؟ موضوع ش چیه؟
داستانش از ذهن خودشه
و اینکه پین رو بخونن
و اینکه همشون تکپارتیه😦🌹
باشه
عالی
حیحی ممنون