امیدوارم بعد مدتها لذت ببرید هنوز هم میتونید به من شخصیت بدید
من و هرماینی از در پشتی تمامی بچه هارو به جای امنی رسوندیم
داشتم میرفتم دنبال هری که آیلین داد زد :(( ویولت !))
رومو برگردوندم و بهش گفتم :(( آیلین چرا اینجایی! برو پیش بقیه ی بچه ها . اینجا امن نیست )) آیلین گفت :(( چرا ؟ به هیچکدوم از بچه ها نگفتن . همه وحشت کردن !)) زیر لب گفتم :(( بایدم وحشت کنید )) آیلین گفت :(( منظورت چیه!!)) گفتم :(( به هیچکس نگو....... اما.......اما........اما ولدمورت برگشته)) گفت :(( چی! اما چطوری مگه میشه ؟ نه ...... نه .......اون مرده .)) با نا امیدی گفتم :(( حق داری . باور نکردنیه اما باید باهاش مبارزه کنیم . میتونی هری رو برام پیدا کنی ؟)) گفت :(( آره حتما . هرکاری از دستم بربیاد انجام میدم )) در حین اینکه داشتم میدوییدم داد زدم :(( ممنونم آیلین )) و پیش پروفسور دامبلدور رفتم تا آیلین هری رو پیدا کنه و بیاره . تا پیش پروفسور رسیدم گفت :(( هری کجاست ؟؟)) میخواستم بگم نیست اما آیلین داد زد :(( اینجاست !!)) و رفت
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
میشه لطفا بیای پیوی؟
حتما
مرسییییییی💖
عالی بود💗🌷
ممنون❤️
🤍🌱
عالیییی بدو پارت بعدی و بزارررر
مرسی❤️
چشم حتما زود میزارم😁