
یکشنبه، 23 اردیبهشت، 12:07 دقیقه
حقیقتا از تون شاکی ام! 😑 چرا به چالش ام جواب نمیدید؟ میدونید چقدر سخته داستان رو یکجوری بسازم که معمایی باشه تا آخرش یک چالش بزارم؟ 😐 خوب وجدانا از مغزتون یکم کار بکشید😑 (آن چه در نامه نوشته بود): INFJ عزیز، اتفاقاتی در راه است که تو باید با آنها مقابله کنی، تو باید اعضای عمارت رو باهم متحد کنی تا بتونی از این اتفاق ناگوار عبور کنی. از طرف آقای X/// حالا داخل اتاق همه نگران بودن هیچکس نمیدونست باید چیکار کنه، INFJ هم فعلا حالش خوب نبود. INTJ:( باید یک کاری بکنیم) ENTJ:(درسته، شاید بهتره همه تایپا رو با خبر کنیم)
INFP و INTP میرن سالن اصلی، INFP توی بلند گو اعلام میکنه: توجه توجه، همگی ساکنین به سالن اصلی، تکرار میکنم همه ی ساکنین به سالن اصلی، توجه توجه//همه ی تایپا جمع شدن سالن اصلی. INFP:(قراره یک اتفاق بد بیوفته، که ما نمیدونیم چیه، باید باهم دیگه متحد باشیم و خودمون رو برای مقابله آماده کنیم) ESTP:(چرا باید حرفتو باور کنم) INTP در دفاع از INFP:( چرا باید دروغ بگه؟ دلیلی برای دروغ وجود نداره!) ESTP:(اصلا شما از کجا میدونید؟) INTP:(محرمانه ست) ISTP:(اگه ندونیم که نمیتونیم کمک کنیم) ISTJ:(دلایل تون اصلا منطقی نیست!) ESFJ:(هی بچه اروم باشید) ESTP:(دخالت نکن!) ESTJ:( وقتی شهودی های خیال باف مدیر میشن، همین میشه دیگه!) ENFJ:(هی چرا توهین میکنی؟) ESTJ:(من توهین نمی کنم فقط حقیقت رو میگم!)...
INFP و INTP مظلوم همینطور اونا رو نگاه میکنن، INTP پوکر و بیخیال، INFP پریشون و نگران. ناگهان INTJ وارد میشه و داد میزنه. INTJ:(همگی ساکت شید!! واقعا متوجه ی وضیعت نیستید؟!! همه باید همکاری کنید) همه از شدت این فریاد و عصبانیت پرخروش INTJ سکوت کردن و بی چون و چرا دستورات رو اطاعت کردند. INTJ طوری بود که همه حتی ENTJ ازش میترسیدن
INTJ میره پیش INFJ که تنها نشسته {بچه مظلوم😔😂} INTJ:(تو میدونی قضیه چیه؟) INFJسرش رو به نشونه ی منفی تکون میده😔. ناگهان توی حیاط یک صدای بوممممم، میاد ولی این دفعه نه خبری از ESTP بود نه ENTP و نه تایپ های دیگه، پس اون کیه؟ آشنا نیست (نتیجه چالشه، جواب ندید پارت بعد نمیزارم گوشم سه در صده، بخدا مغزم در همین حد میکشه، ایده هام داره ته میکشه...)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ماشین و منفجر بشه و کل عمارت آتیش بگیره و تایپا یه جای دیگه برن و سعی گنن عمارت رو بازسازی کنن
تخیل هم تو تو حلقم😂
شاید estj دیده هیچکدوم از نقشه هاش جواب نمیدن و دیگه زده به سیم آخر تاentj رو برکنار کنه؟
شاید..
آی آی مثل اینکه این دفعه خیلی دیر رسیدم...
خب درسته که سمت اون صدای بوم هیچکس نبود، ولی دلیل نمیشه که کسی برای انجام این کار برنامه ریزی نکرده باشه. چمیدونم، مثلا یه بمب ساعتی (خیلی جنایی شد دیگه، نه؟😂) که با تایمر کنترل میشه. نیازی به حضور در لحظه نداره. اما اینکه از طرف کی بوده، خب فکر کنم یه جوری به برونگراهای منطقی ربط داشته باشه.
اسلاید ۳ این منم وقتی برای بچه های کلاس قاطی میکنم:)))) یهو یه سکوتی همه جارو میگیره.. هیچوقت نخواستم براشون ترسناک باشم، بیشتر خواستم صمیمی باشم اما خب..
😂😂
@мαяgαяιтα
من از نوزده اردیبهشت دارم امتحان میدم🥲
______
منم هنینطور
عالی
ازونجایی که امتحاناته کاری به کارت ندارم که یه هفتست پارت ندادی
ببین چقدر آدم خوبیم
من از نوزده اردیبهشت دارم امتحان میدم🥲
#پارت-بعد-می خواهیم
امتحان کشوری دارم بخدا
تعطیل شدی در اولین فرصت نذاری ها
نذاری؟
خیلی بدی
ها؟
خب داداچ تعطیل شدی دیگه وقته استراحتته یه لطفی هم اونموقع بلید بکنی ک. پارت جدید رو بزاری چقدر ما سر این بحث واقعا
چ ج: خب چون تو نامه بود آقای شهودی کسی که این کارو میکنه یه شهودیه مرده و enfxنیست چون قطعا کار احساسیا نیس پسintj,entj مشکوکا چون کسی که این کارو میکنه حتما ساختارگراس
ولی من حس میکنم کسی که اینو نوشته یک عدد حسی زن بوده! و من بهisfp,isfj,esfpمشکوکمم
و بنظرم وقتی که تایپا دنبال صدا میرن میبینن infj اونجاس زخمی شده و بیهوشم شده و مجسمه هم کاملا نابود شده
عجب
بهestjهم مشکوکممم
فک کنم هرچی هست ربطی داره به اون چوب جدیدهinfj
ها؟
همون چوب جادویی که intj برای infj گرفت
آها😂
هی جناب estj!ما شهودی های خیلپرداز خیلی هم خوبیم😂😅
یه طوری این رو به estj توی داستانت برسون
میرسونم
پارت بعدی بزار🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
اگه وقت کردم اوکی