
های گایز من اومدم با پارت دوم داستانم ببخشید اگه یکم طول کشید خب دیگه برید بخونید
رفتم تو اتاقم در کیفمو باز کردم توش یه چیزی دیدم. درش رو که باز کردم توش یه ساعت مچی بود یهو یه چیزی از توش اومد بیرون. یه چیزی شبیه به یک عروسک پاندا بود. یهو خواستم جیغ بزنم که اون چیزه جلو دهنمو گرفت. *اروم باش ملیسا+ت تو تو چی هستی و اسم منو از کجا میدونی*من یه کوامی ام و اسمم پانی+کوامی؟ کوامی دیگه چیه؟ *کوامی بهت یه قدرتایی میده که تو رو به یه ابر قهرمان تبدیل میکنه+خب من الان باید چیکار کنم*همونطور که میدونی قهرمان پاریس لیدی باگ شرور شده +خب اره*خب تو قدرت گرفتن اکوما رو داری +خب پانی همه چیز رو برام توضیح داد بعدش
*خب تو الان باید بگی پانی بلک اند وایت ان تا بتونی تبدیل شی +چی خیلی خوب باشه پانی بلک اند وایت ان وای داره چه اتفاقی میوفته داشت یه لباس عجیب غریب به من میداد+واقا لیدی باگ هم اینجوری تبدیل میشه خیلی خب مهم نیست من باید با استفاده از قدرتم اکوما لیدی باگ رو گیر بندازم. چوب دستی رو انداختم ولی یهو با صورت خوردم زمین. چقد سخت بود به هر حال با هر بدبختی بود یه چیزایی یاد گرفتم و تونستم خودمو به اویل لیدی باگ برسونم.
از زبان کت :داشتم با اویل لیدی باگ میجنگیدم که یهو نمیدونم چطوری خوردم زمین. ×اُه گربه بیچاره چرا داری الکی با من میجنگی من بالاخره تو رو شکست میدم -فک نکنم من بالاخره اکومای تو رو گیر میندازم بانوی من کت اِ کلیزم ×او تو اگه تو اکومای منو هم بگیری چطوری میخای اونو خنثی کنی بدون لیدی باگ تو هیچی نیستی پس اینقد به خودت صدمه نزن و حلقه ات رو بده. راست میگفت من نمیتونستم بدون لیدی باگ اکوما رو خنثی کنم وبا آزاد کردن اکوما فقط برای خودم دردسر درست میکردم که یهو
یه دختر گفت مطمئنی×تو دیگه کی هستی +خب من که دیدم یویو اویل لیدی باگ میره سمتش
از زبان لیدی پاندا :دیدم که اون داره میگه تو بدون لیدی باگ هیچی نیستی گفتم+مطمئنی ×تو دیگه کی هستی؟ +خب من یهو دیدم یویوش داره میاد سمتم که کت نوار منو گرفت و برد یه جای دیگه - تو کی هستی +من خب من آها فهمیدم من لیدی پاندا-لیدی پاندا؟ تا حالا این اسم رو نشنیده بودم +خب اره من تازه کارم همین امروز - خیلی خب تو راه سختی در پیش داری. راستی قدرت تو چیه؟ +من قدرت گیج کردن رو دارم و میتونم اکوما رو بگیرم - میتونی اکوما رو بگیری؟ اما فقط لیدی باگ میتونه اکوما رو بگیره +خب اره کوامیم گفت من به عنوان جایگزین لیدی باگم که اگه لیدی باگ نتونست اکوما رو بگیره من بگیرم. - آها خیلی خب باشه ولی امیدوارم مثل لایلا نباشی +خب اکوماش کجاست-تا جایی که فهمیدم اکوماش تو یویوشه+اها خیلی خوب باشه باید چیکار کنیم؟ - تو از لاکی چارمت استفاده کن+فک کنم نگرفتی من لاکی چارم ندارم من-آها تو گیجش میکنی خب تو گیجش کن منم اکوماش رو آزاد میکنم تو بگیرش +خیلی خب باشه رفتیم گفتم کانفیوزینگ پاور که اویل لیدی باگ چوب دستیم رو با یویوش قاپید (وای چقد این داز بود گزدنم درد گرفت)
+چی من نمیتونم بدون چوب دستیم از قدرتم استفاده کنم-خیلی خب باشه اون کت اِ کلیزمش رو زد به یه درخت و افتاد روش منم گفتم کانفیوزینگ پاور و چوب دستیم رو زدم به اویل لیدی باگ و یویوش رو برداشتم زدم زمین اما نشکست×ها ها ها هااون یویو نابود نشدنی-اما نه با کت اِ کلیزم. قب کن ببینم من دیگه شارژ ندارم من برم شارژ بگیرم بیام تو هواشوداشته باش+باشه امت یهو اگیل لیدی باگ یویوش رو گرفت
×خب خب دیگه نمیتونی از اون قدرت مسخرت تستفاده کنیوگرنه هویتت فاش میشه زود باش معجزه گرتو بده به من+چی؟ امکان نداره یه درگیری یخت بینمون شد+چرا این مت نوار نیومد که یهو اویل لیدی باگ منو به درخت بست×خب حالا لاکی چارم یه ساطور خب با این ساطور چیکار میتونم بکنم میتونم باهاش تو رو بکشم هاهاها بعد ساطورش رو بلند کرد که به من بزنه که خب تموم سد ببهشید جای هیجانیش تموم کردم برید بعدی انچه خواهید دید رو ببینیو رایتی همینجا بگم لایک و کامنت بادت نره
انچه خواهید دید:مت اِ کلیزم_لاکی چارم_چه اتفاقی افتاده_تو کی هستی؟ _صبر کن احتیاجی نیست_، استاد؟ _آ ببخشد من باید برم _حبه قند_دنبال جی میگردی_بفرما_😆 خیلی ممنون که داستانمو خوندی اگه داستان دوست داشتی. لایک کن و کامنت بزار فعلا
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)