
اومدم با پارت دو
که ناگهان صدای فلوتی رو شنیدم ... اوکالیپتوس رو ول کردم و با قدم های آهسته به سوی صدا رفتم برگارو کنار زدم که آدمی رو دیدم ترسیدم و قایم شدم اون ادم همین جوری به فلوت زدنش ادامه میداد کمی اونور تر رفتم و به چیزی که جدم میگفت فکر میکردم مرینت . میشنوم تو رو ( صدای فلوت) نمیخوام دردسر نمیحوام (نره پیش ادمه) تو چی میخوای (ادمه چی نیخواد) یک راز نمیدونم (چیزی که جدش گفته ) منو میخونه هر شب (شک داره کع یه راز تو اونه) یک اسمه میترسم (اسم ادم ) بیارم روی لب او او نه صدا نیست (مثلا هیچی نشنیده ) جیزی نشنیدن اصلا یک خیاله ساکت شو من که میگم از ترسه من با تنهایی اشنا هستم (مرینت کلا تو جنگل تنهاس =/) گوشم رو به این خیالا بستم من ماجرامو داشتم من دیگه نیستم خطر بسته 🎶🎶🎶🎶🎶 خسته شدم بیا باهم بریم به یک جای دور به ناشناخته به یک جای دور چی میخوای باز پروندیم از خواب ناز زدم زیر اواز اشتباه نکن میخوام از اینحا برم ولی نیدونم اون یکی مثل منه هرچی حسم بیشتره کار من سخت تره یه رازی هست دستامو بست و منو میبرهههههه *حال وی بد میشود *

وقتی اوازش تموم شد کمی جلو رفتم که ببینمش دختری بود با موهای ابی چشم های دریایی لباسی از جنس گل و تاج گلی روی سرش و بال های نازکی داشت لباس مری بالاس از زبان مری 😁 احساس خطر کردم و سریع پشت یک درخت قایم شدم و اوکالیپتوس رو هم با خودم بردم که فردی ناشناس گفت
......: اروم نترس نمیخوام بخورمت اروم باش تو کی هستی من . تو خودت کی هستی از جونم چی میخوای برو عقب .......:نترس من اسمم ادرینه اسم تو چیه تو چه موجودی هستی چرا بال داری من . ترسم ریخت و اروم اومدم بیرون اسم منم مرینته من یه نگهبانم نگهبان جنگل تو یه انسانی از زبان آدرین محو نگاهش شدم مرینت . هی با توعم تو یک انسانی ادرین . اره که یکدفعه حس کردم یکی داره خودشو بهم میماله پایینو نگاه کردم دیدم یک گربه بسی نازع مرینت : اوه راستی این گربمه اوکالیپتوس که ناگهان ...
که ناگهان چی😓😞😟😵 که ناگهان ... . . . . . . . . . یه خنده بزرگ کردم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 انا ( مخفف اسمم): انتظار چیو داشتید 😂😂😃😃 ا. اوکالیپتوس اخه اینم شد اسم مرینت یک اخمی کرد که خودمو خیس کردم از زبان مرینت چی اون الان چه ز.ر.ی زد به اوکالیپتوس توهین کرد 😠😠 مرینت . تو الان چه ز.ر.ی زدی به اوکالیپتوس توهین کردی بیشورررررررررررررررر ادرین که قیافش کلا 😐😂 بود که با جادوم گرفتمش و با شاخه ها بستمش بع درخت و رفتم و یه دوش جنگلی
قیافه من .😂😂😂💔🗡 قیافع مرینت.😞😊 قیافه شما . 😐😐😑😑😑😂 قیافه ادرین .😓😓😓😓😟
دوشم رو گرفتم و تموم شد حولم رو پوشیدم لباسم بر گل بود ناسلامتی با گلبرگ درست شده بود 😂😂
ب بیرون رفتم و تو جنگل قدم زدم به طرف اتاقم رفتم و ب طرف تختم رفتم که زمزمه ای شنیدم ...
بعضیا میگن چرا انقدر کمه کامنت بیشتر = داستان بیشتز 😐😐
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خوب بود دنبال شدی دنبالم کن
عالی بود خیلی خیلی عالییییییییییییی
😘😘