
اینم از پارت دوم خب تو این پارت متوجه میشوید که هونگ جو میخواد به اشتی دادن این دو کمک کنه ولی نمیدونه که .....
بعد از کنسرت جیمین وقتی دید میها نیست سریع و با عجله از صحنه رفت. کوک: متاسفم جین: میخوام برم پیش مینام نامه به میها نداری؟ جیمین: اون نامه هامو نمیخونه چرا باید بازم نامه بدم؟ جین: صدا چیه؟ کوک: نمیدونم بذار ببینم. هونگ جو: ولم کنید باید اقای پارک جیمین رو ببینم کوک: چه خبره خانم؟ هونگ جو: من باید اقای پارک جیمین رو ببینم کوک: شما هم مثل بقیه طرفدار ها باید منتظر بمونی هونگ جو: من طرفدارش نیستم بهش بگو درباره ی میهاست خودش متوجه میشه. کوک: میها؟ هونگ جو: مگه میشناسیش؟ کوک: ولش کنید بذارید بیاد داخل. هونگ جو: ممنون کوک: وایسا میدونی جیمین کجاست؟ هونگ جو : پیداش میکنم کوک: راهنماییت میکنم. هونگ جو: اقای پارک جیمین جیمین: بله؟ هونگ جو: میتونیم تنها حرف بزنیم؟ جیمین: حتما هونگ جو: میها رو یادته؟ جیمین: بله چطور مگه؟
هونگ جو: چطور بگم دیدم که این سری به خواهرش نامه ندادی اومدم خودم ازت بگیرم من میتونم مجبورش کنم بخونه. جیمین: من نامه ننوشتم چون اون نامه هامو حتی باز نمیکنه چه برسه که بخونه هونگ جو: سری قبلی که اومد پیشم دو روز پیش بود بهم زنگ زد فهمیدم به تو مربوطه چون قبل کنسرتاتون همیشه حالش بده میخوام بهت بگم که تو براش بی ارزش نیستی اون هنوز دوستت داره پس تلاش خودت رو بکن. جیمین: پس چرا نسبت به من بی توجه هست؟ هونگ جو: احساس میکنم میخوای به خاطرش گریه کنی ولی نکن چون اون فکر میکنه عشقت بهش الکیه و به خاطر خواهراش و جین و کوک اونو مجبوری دوست داشته باشی. جیمین: اما عشقم واقعیه چرا باور نمیکنه که من دوستش دارم؟ چرا؟ «با بغض» هونگ جو: اروم باش جیمین: راستی چطور میتونم بهت اعتماد کنم که میها رو میشناسی؟ هونگ جو: خب شنیدم میخوای از گروه بری ولی قولت به میها رو یادت نرفته که؟ جیمین: تو از کجا میدونی؟ هونگ جو: حالا باور کردی؟ جیمین: اره هونگ جو: بعد از اون اتفاق بلافاصله اومد پیش من حالش خیلی خراب بود با گریه همه چیز رو گفت به من.
فلش بک «بعد از اون اتفاق» هونگ جو: میها چی شده؟ میها: اهههه اهههه «گریه» هونگ جو: بیا تو حرف بزن دختر میها: جیم..جیمین..... منو دوست...... نداره......یکی دیگه رو دوست داره اههههه اهههههه. هونگ جو: امکان نداره اون عاشقت بود امکان نداره میها: تو کافه با یک دختر دیدمش هونگ جو: شاید یکی از طرفدار هاش بوده؟ میها: امکان نداره اهههه اهههههه پایان فلش بک
زمان حال هونگ جو: من باید برم نامت رو الان سریع بنویس جیمین: باشه و نامه رو تحویل میده جیمین: ممنون خوشحال شدم از ملاقاتت هونگ جو: منم همینطور بعد کنسرت امریکا «راستی یادم رفت بگم میها وقتی با جیمین قهر کرد اومد امریکا و خواهراش هم پیشش اومدن و برای کنسرت به کره میرن و مامان و باباشون امریکا هستن» هونگ جو: میها بیا اینم نامه میها: ممنون خیلی ممنون میها نامه رو باز کرد و خوند. و تو فکر رفت میها: هونگ جو اینو خودش نوشت تو خوندیش؟ هونگ جو: اره جلوی من نوشت از رو دستش خوندم مشکلش چیه؟ میها: خودت بخون
نامه جیمین سلام میها میدونم از دستم ناراحتی خب حق داری ولی دیگه من بهت علاقه ای ندارم اینو گفتم بدونی همه چیز بین ما تموم شد. جیمین هونگ جو: امکان نداره اینو ننوشت حتما یکی عوضش کرده حاضرم قسم بخورم که اون ازت عذر خواهی کرده بود اون به اندازه ی یک تومار نوشته بود میها: اخه کی عوض کرده خودش نامه رو داد دیگه هونگ جو: اره میها: ول کن گفتم منو دوست نداره. میها با گریه رفت خونه هر چی خواهراش ازش پرسیدن چی شده جواب نداد اخر میرا وقتی همه رفتن رفت پیشش و ازش پرسید میها: اون منو دوست نداره نامش رو بخون میرا: امکان نداره من اینو میبرم تو هم تنها باشی راحت تری خوب بخوابی. میها: مگه شب شده؟ میرا: حالا میرا: راستی کی اینو بهت داد میها: هونگ جو رفه از جیمین برام گرفتتش میرا: باشه ممنون تو اتاق میرا مینام: میگم این یکم متفاوته میرا: وایسا یک لحظه مینام: چی شده؟ میرا: این نامه جیمین رو ببین یکی از نامه های قبلیشه مینام: خب؟ میرا: این دست خط جیمین نیست...
اینم از پارت دوم خب خدا نگهدار لایک و کامنت و فالو فراموش نشه. ممنون که داستانمو خوندین.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی عالی بود اجو ی عزیزم
عالی بود عزیزمممم🍓🍒☁️✨
میسیییی