پارت 16:) ناظر منتشر پلیززز:)
دراکو : چی؟ آرتمیس : نمیخوام...الان که مجبورم بهشون پشت کنم ازم متنفر باشن میدونم امکان نداره..امکان نداره از من متنفر نشن اما میخوام یه خاطره خوب..شاید خوب از من داشته باشه همین! دراکو : یکی از اون سه نفره؟ آرتمیس : پوزخندی تلخ روی لبم نشست آره دراکو بهتره برگردیم کلاس یکم دیگه شروع میشه لبخندی زدم نمیخوام اسنیپ عصبی بشه دراکو : تک خنده ای کردم..آره برگردیم دستشو گرفتم و با قدم های آروم حرکت کردیم سمت هاگوارتز سالن غذاخوری پر شده بود از دانش آموزا آرتمیس : لبخندی به دراکو زدم و ازش دور شدم و رفتم پیش هری و هرماینی و رون با صدایی نسبتا سرحال سلام کردم که هرماینی برگشت سمتم و چشم غره ای بهم رفت بهش نزدیک شدم و دستشو گرفتم بلند شو هرماینی : چی شده؟ آرتمیس : بیا کارت دارم هرماینی : از روی صندلی بلند شدم و دنبالش رفتم و یه گوشه وایستادم چیه؟ آرتمیس : لبخندی زدم و شاخه گل دیزی رو روبه روش گرفتم و به زمین خیره شدم...من...بابت دیشب متاسفم...باهات خوب حرف نزدم هرماینی : گل رو ازش گرفتم و دلخور لبخندی زدم آرتمیس : آخه تو فکر کردی دست خودته باهام لج کنی؟ باهام قهر کنی؟ هرماینی : باهات قهر نیستم فقط..نگرانتم! آرتمیس : من...خوبم یعنی سعی میکنم باشم لبخندی زدم بریم پیش بچه ها؟ کم مونده اونا دلخور بشن هرماینی خنده ای کرد و جلوتر از من قدم برداشت
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
عاولللی
مرسییی
عالیییی
ممنوننن زیبا
خیلیی گود بود تازه شروع کردم به خوندن داستانت😀💜💜🙂
ممنونن قشنگممم:) خوشحالم
بوس بت💚
♡
بییی نظیررررههه💙🌒
ممنوننن زیبا:) بابت لیستت تنک
عالی بود...
مرسییی لاوم
عالیییی بود
محشرر💙🖤
ممنونممم بیب