جمله اشتباه p5

توجه توجه: تسبیح های زیبایتان را بردارید و بعد پارت را بخوانید🌚📿📿📿📿📿 که همون لحظه هاروکو و آیری میخواستن بیوفتن که ایزانا اومد و آیری رو گرفت و هاروکو کله ملق زد...(به من چه شینچیرو نبود برید سر اون غر بزنید) که یه هو با صورت گرجه شده ی هیتوها مواجهه شدیم بعد مثل جت رفت... و آیری وقتی هیتوها رفت به خودش اومد و رفت اما نه به سرعت هیتوها! هیچی دیگه بعد هاروکو ما از خدا بیخبر (این دوتا هنوز بالا تنشون لخته🌚) میاد پا بشه که شینچیرو میگه این دوتا چرا الان مثل جت رفتن؟؟ که میبینه مایکی و ایزانا بالا تنه شون لخته

شینچیرو:هیچی فهمیدم چرا فرار کردن... ایزانا:میدونستم آیری خجالتیه ولی... مایکی:(وسط حرفش میپره )هیتوها چرا از آیری هم بیشتر خجالت کشید الان ؟؟ هاروکو:هیتوها مثل گودزیلاعه ولی وقتی بحث سر پسر باشه.. از آیری هم خجالتی تره...البته آیری دلیل خودشو داره الانم شما دوتا باید بردید پیششون معذرت خواهی کنید.. مایکی:از کجا بفهمیم دقیقا کجان؟؟ هاروکو:امم هیتوها هروقت میخواد تنها باشه میره خونه درست نیست آدرس خونه رو بدم بهتون ولی این بار رو به مایکی سان میدم‌‌... ایزانا:آیری چی؟؟ هاروکو:اممم اون فکر کنم داخل پارک باشه پارک نزدیک همینجا هستااا هرجا یدونه از این دستگاها دیدی که داخلش نوشیدنیه بدون اونجاست

مایکی :خیلی خوب من میرم دنبال هیتوها ایزانا :منم میرم پیش آیری شینچیرو:هیییی الان کی مغازه رو با من بچرخونه هاروکو: امم اگه بخواید من هستم مایکی: اگه میخوای منم بمونم فردا میرم پیش هیتوها شینچیرو: خیلی خوب هاروکو سان کمکم کنین اینجارو تمیز کنیم مایکی : امم گفتم منم میتونم کمک کنم.‌.. شینچیرو: خوب دستشوییم میاد من برم دستشویی(پیچوندن) هاروکو: شما برید دیگه چرا وایسادید؟؟

(رفتن) شینچیرو: رفتن؟؟ هاروکو: اره ماموریت با موفقیت تموم شد (فلش بک به وقتی هیتوها و آیری روی مایکی و ایزانا بودن ) شینچیرو:(تو گوشش)هاروکو سان یه دقیقه بیاین.. هاروکو: بله؟؟ شینچیرو؛بیا نقشه بریزیم اینا بهم برسن هاروکو: اهاا فهمیدممم از زبان نویسنده: خوب دیگه فهمیدیم که هاروکو ما از دنیا بی خبر نیست و به لطف اون انیمه های هنتایی که دیده الان به کل فهمید چیکار کنه (معلوم نیست چیا دیده بیتر ادب هنتای😂🗿💔)

به همین زیبایی منم پارت بعد رو میدم دست سانزو چان🌚✨ هنتای با خودت سانزو 🗿 بای بایییی