آهی کشید در خانه را باز کرد و وارد فضای تاریک خانه شد در را بست همه چیز سیاه شد به طوری که هیچ چیز دیده نمیشد اما از صدای آرام ناله ی کف پوش معلوم بود که آیلین به سمتی میرود چند ثانیه بعد صدای آرامی آمد و خانه روشن شد خانه کوچک و قدیمی اما مرتب بود مبل های راحتی بلوطی دور میز عسلی چیده شده بود گلدان بزرگی کنار راهرو گذاشته بود دو طرف راهرو دو در قهوهای سوخته قرار داشت دو در متعلق به اتاق آیلین و توبیاس و اتاق کوچکتری که قرار بود به اتاق کودکشان تبدیل شود آیلین به سمت اتاق کوچک رفت تنها اثاثیه ی اتاق فرش گرد نارنجی رنگ گهواره ی کرمی و کمد لباس قهوه ای رنگی بود و همین طور یک کتابخانه ی دیواری نسبتا پر که در آن لحظه آیلین روبروی آن ایستاده بود چوبدستی اش را بیرون آورد و تکان ریزی به آن داد جرقه ی قرمز رنگی از نوک آن خارج شد با کتابخانه برخورد کرد و کتابخانه کنار رفت پشت کتابخانه پلکان سنگی و مارپیچی بلندی نمایان شد
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
عالی تر از این نمیشه🥺💗
عالی بود...
مثل همیشه عالی بود
سگ در سگ تو آزکابان باشم
سپر مدافعم ببر
یه کلاغو باید با خودم ببرم😐😂
عالیییی
ج چ:هیچکدوم😐😂🤝
نمیشه دیگه
مثل همیشه عالی بود
اولین لایک اولین کامنت اولین بازدید
ممنون😅🖤