این پارت ....یعس
پرفسور هندرسون (همون پرفسور که قد بلند داشت و یه عینک تک چشم داشت و خیلی به آداب و اخلاق اهمیت میداد..) به طرف دامیان که روی زمین افتاده بود رفت : پسر کوچولو چی شده؟ کمی به پسرک نگاه کرد خوشبختانه آسیب زیادی ندیده بود. آنیا شروع به صحبت کرد: پرفسوررر به دامیان کمک کنیدددد وقتی ...بکی براش... قلاب..گرفته بود..هقق...خورد خورد زمین..هقق! پرفسور که نمیدونست چی کار کنه اون سه تا بچه رو به دفترش برد و از اونا ماجرا رو پرسید...وقتی ماجرا رو فهمید گیج شده بود : پس منظورتون اینه که آنیا یه بادوم زمینی میخواسته و دامیان حاضر شده تا بادوم زمینی رو بیاره ولی چون قدش به شکاف دیوار نمیرسیده بکی براش قلاب گرفته و دامیان میخوره زمین درسته؟ آنیا که داشت اون بادوم زمینی افسانه ای رو میخورد با حرکت سر حرف پرفسور رو تایید کرد. پرفسور با خودش فکر کرد که درسته که نافرمانی کردن ولی...: خب تنبیهتون اینه که باید زنگ تفریح ها توی کلاس بمونین و فقط زنگ تمیزکاری اجازه بیرون رفتن دارین. بچه ها که نمیخواستن زنگ تفریح های یک هفته رو از دست بدن ساکت از دفتر بیرون رفتن و کمی دور شدن ...
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
وای فقط بچم دامیان خخخخ
نمیخوای با پارت جدید خوشحالمون کنی زیبارو؟😭💗
حیحی../
تازه برگشتم از تحریم سفت و سخت لبتاب متاسفانع
عهه فداتشمم
خیلیییییی قشنگ بوددد. فک کنم کامنت داده بودم ولی مثل اینکه منتشر نشده خسته نباشییییییییییی
حیحی./
میسیی
آنیا پیناتس گاسکی . پیناتس ! واکو واک!!!!!🍥
حیحی./
خیلی قشنگه 😍
چشمات قشگ میببینه گلمم./
عالیی
تنکیوو./