جدایی الکی (پارت اول )

معرفی اسم نقش جدیدکامیلیا و اون یکی نیکیتا راستی الان گوشواره های لیدی باگ خراب بخاطر حالا داخل داستان کت میگه راستی یک چیز دیگه اگه میبینید شکلک داخل تستام نمی زارم چون تبلتم یک جوری است که ندارد خب بریم سراغ داستانمان

یک روز مونده بود تا برم چین اما من اصلا دوست نداشتم برای همین رفتم پیش مامانم و گفتم..... مامان جون میشه من نرم از پاریس به چین گفت ......

باشه ولی ما و بابات میریم تا یک ماه الان دوازدهسالته دیگه گفتم ..... ممنونم باشه هرچی شما بگین , شب ساعت یازده دیدم ساعت یازده است رفتم بیرون دیدم دونفر دارن بالا پشتمون همسایمون دعوا میکنن یکی شون ماسک سیاه کامل داشت اون یکی هم ماسک سیاه سفید بود یکیشون دختر د اونیکی هم پسر یو اون دختر ماسک سیاه سفیده به من نگاه کرد و

فرار کرد بعد اون ماسک سیاه کامله بهم گفت مگه نمی بینی اون یک خلاف کار ها ها گفتم..... ببخشید اقا پسر میتونم اسمتون رو بپرسم گفت اه اره البته اسم من کت نوار چند وقتی هست که بانومو از دست دادم گفتم ..... اشکالی نداره کت چیچی اک حالا بگو چجوری بهم گفت ....

داشتم ما اون دختره که اونجا بود می جنگیدم اون اسمش نیکیتا هست اون قدرت سنگ کردن رو داشت یوهو دستش خورد به گوشواره های مای لیدیم بعد اون گواره هاش اسیب خورد و من دیگه نمی تونم ببینمش گفتم ...

خب اینم از اخر تست اگه باحال نیست یا یک جا اشتباه کردم یا مسخرش کردم تو کامنت بگو بابای کیوتم پارت دومش رو زود تر میزارم