تـئـوریـ🤡

❌توجه کنید که این تئوری هارو رو من نگفتم و یه بنده خدای دیگه گفته❌ 🌱تئوری اول🌱 شاید  پرونده ای وجود داشته و شرلوک در اوایل کارش به خاطر کسل کننده بودن رد کرده و اون پرونده ، پرونده برادر موریارتی بوده . کسی که توی قطار بدون هیچ راه خروج و اثری غیب شد!

برادر کوچک موریارتی ها(همون جیم که توی سریال بود) سالها کینه رو توی دلش پرورش داد و منتظر لحظه ای موند تا قدرتی به دست بیاره تا با آن کاراگاه هلمز معروف را نابود کند و سوختن قلبش را همان طور که قلب او سوخت شاهد باشه. ناپلئون جنایت از هلمز مشهور داستان ما انتقام میگیره اون هم با نابود کردن عزیزانش ، اول {همکار عزیزش} جان ، دوم دولت انگلیس و آبروی مایکرافت و سوم روان خودش! همون طور که کارآگاه مشهور زندگی عزیزش را نابود کرد! (پ.ن : این تئوری باگ های زیادی داره مثلا برادر جیم زندست و یوروس به شرلوک گفت که موریارتی یه برادر داره که همش اونو توی سرش میزدن. و یا اینکه موریارتی اصلا نمیدونست شرلوک کیه تا اینکه اون متوجه نبودن کفشها شد و موریارتی از شرلوک خوشش اومد و حتی اگر در نظر بگیریم کارل رو موریارتی برای اینکه با شرلوک بازی کنه کشته خب قبل از قضیه کارل،شرلوک خیلی بچه بوده اصن کی میره پیش یه کاراگاه ۱۲ ساله تا بچشو براش پیدا کنه😐)

🌱تئوری دوم🌱 موریارتی واقعی مادر شرلوک است. خب، این احتمالاً غیر معقول‌ترین تئوری است. آیا واقعاً خانم هولمز عزیز می تواند پشت همه جنایات موریارتی باشد؟ تقریباً مطمئناً نه، اما این ایده کاملاً بی اساس نیست. در داستان های اصلی، موریارتی یک پروفسور و نابغه ریاضی است و ما در اپیزود «آخرین عهدش» دیدیم که مادر پیر شرلوک نیز چیزی شبیه یک اعجوبه ریاضی است.

شباهت ها نیز به همین جا ختم نمی شود. موریارتی کتابی به نام «دینامیک یک سیارک» نوشت و در همان قسمت ما همچنین متوجه شدیم که خانم هولمز نویسنده کتابی به نام «دینامیک کامباستون» است. تصادفی است؟ شاید.