9 اسلاید پست توسط: Amir انتشار: 8 ماه پیش 79 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

افکار،آسمان بی سقف یا قوطی کبریت؟



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (38)
  • درود، ممکنه راجع‌ به پوستر پروفایل توضیح بدید؟ ممنون میشم:)

    • imageAmir سازنده
      عجب آشفته بازاریست دنیا

      درود بر شما.پوستر یا پروفایل؟

    • پوستر در مورد پروفایل یه بار مزاحمتون شدم🥲

    • اشتباه تایپی وحشتناک😂

    • imageAmir سازنده
      عجب آشفته بازاریست دنیا

      توی پیویتون میگم دوباره

  • imageᴊᴜʟɪᴀɴ
    ریل ترین جولیان مریخی

    بک میدم

  • imageDels!e
    She was made for music✨️

    سلام امیدوارم عالی باشید
    لطفا به مسابقه من سر بزنید
    ادمین اگه ناراحت شدی پاک کن
    ممنون🤍🪐🙂

  • درود جناب
    سال نوتون مبارک:))

    • imageAmir سازنده
      عجب آشفته بازاریست دنیا

      سال نوی شما هم مبارک

  • imageSALIN
    مطرود

    در نهایت باید بگم شاید ابهت اون قصر از نظر معرفت شناسانه و منطق محدود، اهمیتی برای اون مورچه نداشته باشه، اما هستی اون مورچه، بدون کلیت اون ابهت و عظمتی که درک نمیشه، عملا وجود نداره و کل زندگی اون مورچه، وابسته به وجود چیزیه که درکش نمیکنه.

  • imageSALIN
    مطرود

    چنین دیدگاهی فرض گرفتن هستی شبیه به یک هستنده است. و همین فرض گرفتن باعث شده که در طول تاریخ تفکر، حقیقت هستی به شکلی متافیزیکی و با کلماتی نظیر جوهر و... بیان بشه.
    و از اون جهت که ماهیت این هستی، یک حقیقت واحد گزاره ای نیست، و در واقع چیزی است که در هر چیزی جاریست، هر بیان و تفسیری از اون لاجرم صحیحه و نمیشه گفت که حقیقتش، چیزی جدا از تفسیر هایی هستش که از اون میشه

    • imageAmir سازنده
      عجب آشفته بازاریست دنیا

      کاملا درسته و کاملا موافقم.

  • imageSALIN
    مطرود

    معذرت میخوام یه کامنت اضافه فرستادم...
    ... اما کیفیت این ظهور چگونه است؟ هر دازاین با وقوف خودش بر وضعیت اساسا تاریخمندی که داره، و تفکر در ساحت هستی و نه هستندگان، قابلیت این رو داره که تفسیر شخصی خودش رو از گشودگی به هستی ارائه کنه، این یعنی به تعداد هر دازاین، یک گشودگی به هستی وجود داره. اما این به این معنی نیست که هر کدوم از این تفسیر ها نسبت به مفسرش اعتبار داره، نه، چنین دیدگاهی مستلزم اینه که فرض کنیم حقیقت وجود، یک چیز ثابته که مثلا قابلیت این رو داره که به شکل یک گزاره بیان بشه، خیر

  • imageSALIN
    مطرود

    به واسطه همین وحدت وجود نسبت و پیش‌فهمی با هستی داره و اساسا هستی براش مسئله و محل پرسشه، این یعنی ذات انسان اساسا از اون جهت که دورادور با هستی خیشاونده، میل به شناخت هستی داره و این امکان تا حدودی براش میسره؛ این رویکرد باعث میشه هایدگر به ورطهٔ نیهیلیسم معرفت شناختی نیوفته و در عین حال تحلیلی پرسپکتیویستی از نحوه فهم انسان از هستی ارائه بده. اینجاست که تقریبا با استناد به همین مقدمات، تعریف متمایز هایدگر از ذات انسان پدیدار میشه: انسان به عنوان منکشف کنندهٔ حقیقت هستی. یا انسان به مثابهٔ

  • imageSALIN
    مطرود

    به واسطه همین وحدت ذاتی، پیش‌فهمی از وجود داره که باعث میشه وجود براش مسئله و محل پرسش باشه. تقریبا با استناد به همین مقدمات، هایدگر تعریف متمایز خودش از ذات انسان رو ارائه میده: انسان به مثابهٔ منکشف کنندهٔ حقیقت وجود. یا گوشودگی به وجود. به واسطه همین ذات دازاین و گذرش از مستوری به نامستوریه که هایدگر میگه انسان چوپان هستی است. اما کیفیت این ظهور هستی در تفکر به چه صورته؟

  • imageSALIN
    مطرود

    از تفکر که اساسا انسان رو نه فقط به عنوان یک سوژه، بلکه نسبتش با عالم رو با تعریف رابطه اون با هستی به عنوان ابژه و موجودات به منزلهٔ یک کل، مشخص می‌کنه. این در واقع ماهیت رویکردی است که به قول هایدگر ذات بنیادین هستی و انسان رو مستور میکنه و در یک کلام، متافیزیکیه.
    اما منظور هایدگر از ذات دازاین، اینه که ما به عنوان انسان نسبت و پیش‌فهمی از هستی داریم، در واقع دیدگاه هایدگر تا حدودی یادآور نگاه اسپینوزا و شوپنهاور به انسانه، یعنی موجودی که به واسطه وحدت وجود، در ذات خودش با وجود خیشاونده و

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.