7 اسلاید پست توسط: Amir انتشار: 8 ماه پیش 192 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
امید،گرگی در لباس بره؟
درود دوستان.امروز میخوایم در رابطه با امید صحبت کنیم.امید،چیزی که همیشه بار معنایی خوبی داشته و امیدواری، همیشه ویژگی مثبتی بوده.شاید برای همین هیچوقت فرصت نکردیم درست راجع بهش فکر کنیم.به هر حال،مثل همیشه با من همراه باشید.
امید در لغت به معنی طمع کردن در چیزی است که دست یافتن بدان ممکن است. این لفظ مترادف امل است و به هر دو معانی نفی و ایجاب به کار میرود.در واقع،امید محرکیست که ما را به ادامه دادن وا می دارد.امید،همان نیروییست که به هنگام تلخ ترین تجارب،به یاری انسان می آید و مجابش میکند ادامه دهد.مجبورش میکند برخیزد و برای بهتر کردن شرایط بجنگد.انسان امیدوار،هیچگاه از مبارزه با مشکل شانه خالی نمیکند چرا که او میداند در پس این مشکلات آسودگی ای انتظار او را میکشد و این،همان تعریف امید است.امیدوار بودن،شاید تنها عاملیست که انسان را به زندگی وا می دارد
اما براستی که ذات امید چیست؟در کتاب “انسانی زیادی انسانی” نوشته فردریش نیچه فیلسوف آلمانی آمده است: وقتی جعبه پاندورا باز شد و بلایایی که زئوس در آن گنجانده بود به جهان آدمیان فرار کردند یکی که از همه ناشناخته تر بود در جعبه باقی ماند. این آخرین بلا امید بود. از آن پس انسان این جعبه و امید درونش را به اشتباه صندوقچه نیک اقبالی میداند. ولی ما از یاد برده ایم که زئوس آرزو کرده بود آدمی همچنان به آزار خویشتن ادامه دهد.
اما خب منظور از این حرف چیست؟مقصود این است که اگر امید نبود،انسان راضی به تحمل هیچ رنجی نمی شد.این چیز جدیدی نیست.موضوعی که مهم است این است که ما از چه زاویه ای به این موضوع نگاه کنیم.اگر زاویه دیدمان را تغییر دهیم،خواهیم دید شخصی که در بدترین شرایط زندگی میکند،روزانه عذاب های زیادی تحمل میکند.افسردگی،بی پولی،حس پوچی،شکست عاطفی،انزوا یا هر مورد دیگری.آیا تا کنون اندیشیده ایم که او چرا راضی به تحمل تمام این رنج ها میشود؟پاسخ ساده است.او،حتی اگر خود از آن آگاه نباشد در ناخود آگاهش،امید دارد که روز اوضاع بهتر خواهد شد.امید دارد که روزی شاد خواهد زیست.و این امید،همان نیروی اهریمنی ایست که جان را مجاب به آزار دیدن میکند.همین امید است که غل و زنجیرمان کرده و مجبورمان میکند عذاب بکشیم.بدون امید،هیچکسی حاضر به تحمل کوچکترین عذابی نبود.به راستی که امید،خوفناک ترین عذابیست که بر انسان نازل شده است
به تعبیر درست تر،امید شر لازم زندگی ماست.یعنی موضوعیست که آسیب میزند ولی زندگی بدونش میسر نبود.اگر امید نبود،انسان راضی به تحمل عذاب نبود و بنا بر تعادل طبیعت،بدون عذاب و سختی هیچ آسایش و آرامشی هم وجود نخواهد داشت.در واقع اگر امید نبود آدمی اصلا راضی به ادامه ی زندگی نمی شد که بخواهد آرامش حاصل از آن را هم تجربه کند.این امید است که باعث میشود درد بکشیم،ولی در مقابل لذت هم ببریم.زندگی به همین فراز و فرودش زیباست و معنا دارد.زندگی بدون امید معنایی نخواهد داشت.
میل دارم گذری هم داشتی باشیم به زندگی خود فردریش نیچه،کسی که چنین تحلیلی از امید میکند.او در زندگی شخصی اش،به لحاظ مادر زادی دچار بیماری میگرن بود و به همین جهت حملات سر درد های عذاب آور موضوعی معمول در زندگی او بود.این درد جانکاه،نفس هر انسانی را،مخصوصا در قرن ۱۹ که هیچ درمانی برایش وجود نداشت میبرید.ولی نیچه حتی تحت این شرایط هم دست از تفکر بر نداشت.به طوری که در اوج سر درد هایش،در طول شش هفته شاهکار ادبی 《چنین گفت زرتشت》را نوشت.او هم امید را از زندگی اش بیرون نکرد که هیچ،دو دستی آن را چسبید و جادوی قلمش به پشتوانه ی همین امید جاری بود.به همین دلیل است که میگویم نباید امید را سرکوب کرد.
خب دوستان،ممنون از اینکه امروز هم با من همراه بودید.واقعا فلسفه،جعبه ی جادویی ای هست که هرچقدر هم درونش غوطه ور بشیم،باز هم ژرفای لازم رو نخواهیم داشت.به هر حال خوشحالم که فرصتش رو دارم افکارم رو با بقیه ی مردم به اشتراک بگذارم.روز خوبی داشته باشید،خرد یار و نگهدارتون.
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
102 لایک
زنده باد
برای شروع فلسفه ی اخلاقیات از چه کتابی بهتره شروع کنم؟
بک میدم
پین؟
حالا میفهمم که چرا نیچه میگفت آنچه مرا نکشد قوی ترم میکند... مثل همیشه زیبا و لذت بخش؛ خسته نباشید
ممنون از شما
تست هات مثل همیشه خیلی خوبن و آدم با خوندنشون هر بار با دیدگاه های متفاوت به جهان نگاه میکنه . در رابطه با امید هم میتونیم بگیم که در اصل همه چیز تو جهان ما دو رو داره ی روی به اصطلاح شیرین و ی روی تلخ ، تنها وظیفه ی ما اینه که یاد بگیریم چطور از روی شیرینشون استفاده کنیم .
درسته.ممنون از شما
چقدر جالب..
تا حالا از این زاویه دید بهش نگاه نکرده بودم
و اینکه یه چیزی من چند وقت پیش یه نوشته ای دیدم که میگفت روزها دارن سریعتر میگذرن چون صاحبان ماتریکس ۲۴ساعت رو به ۱۶ساعت تبدیل کردن:/
یعنی همچین چیزی ممکنه؟
ممنونم
😂احمقانست.هیچ راهی برای اثبات ماتریکس وجود ندراه،هیچ راهی هم برای ردش وجود نداره،ولی خب ما نباید مسئله ای رو فقط چون نمیشه ردش کرد بپذیریم.در این صورت وجود اسب های آبی غول پیکر غوطه ور در هسته ی زمین هم غیر قابل اثباته ولی آیا منطقیه؟خیر.بنابراین،این نظریه رو هم نباید پذیرفت
آها..درسته
با درود و احترام
دوست عزیز ماتریکس واقعیت نداره
می دونی چرا روز ها زودتر می گذرن؟
یکی از علت هاش اینه که آدم های الان ازبس دورفضای مجازیوتفریحات غیر ضروری و کارهای غیر ضروری هستن که به کارهای اصلی نمی رسن و می گن آره انگار زمان زودتر شده ودقیقا بازیگردانان از این خستگی ماکه علتش همین کار هایی هست که خودمون می کنیم تلاش می کنن استفاده کنن
البته اینو بگم که یه نظریه که جدا ازاینه هست که زمان در باستان به اضای۱ثانیه ما۵ثانیه برای اونهامیگذشته و اگه اونا الان ما رو می دیدن می گفتن چرا اینقدرسریعیم
درودد
آره کاملا درسته و موافقم باهات
این نظریه خیلی جالبیه
نکته جالب اینه خود نیچه هم از آخر خودشو خلاص کرد و جای تامل داره...
اون به دلیل بیماری ارثی بود.ولی خب در فلسفش تمایل به(به هنگام مردن)دیده میشه
+++
ميتونى درمورد خود شاخ پندارى و درگيرى تينجر ها و كلا ترند پرستى بسازى؟🌝
میتونه جالب باشه.قبلا چند جا بهش اشاره کردم ولی خب کامل راجع بهش صحبت نکردم.ممنون از پیشنهادتون
کور سویی نور برای فردی کور
تعبیر جالبی بود
و اینکه بهنظرم میشه گفت امید مثل شمشیر دولبه میمونه هم میتونه باعث نابودی و عذاب بیشتر ما بشه و هم میتونه عاملی برای پیشرفت یا همون نوری در پس تاریکی باشه ولی متاسفانه بازم نمیدونیم این نور تهش به کجا ختم میشه
بله درسته.ممنون از نظرتون
تست خیلی جالب و تامل برانگیزی بود واقعا تا الان از این زاویه به امید نگاه نکرده بودم که میتونه عذاب آور هم باشه عذابی که تهش شاید خوشیه شایدم ناخوشی ولی با این حال بازم اونو مثبت تلقی میکنیم و به خوش بودن ته ماجرا ایمان داریم 👌👏