لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.
نظرات بازدیدکنندگان (37)
  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    اگر فقط نیاز دارید با کسی حرف بزنید در خدمتم و اگر با کاربر مریم کاری دارید لطفا تشریف بیارید نظر سنجی کناری:)

  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    تو، آلیت، فرشته ی عسلی(یگانه:)، خاله فاطمه(وای ببخشیددد)، نگهبان چشمه ها، این دلقک بی- چیز توکلی، دیگههه؟؟؟

    • imageمبارکه سایا) سازنده
      هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

      لیلی، ژوا، آش رشته، سنپای(ها؟)، دوتا فرشته، قشنگانم، دیگه...؟

    • imageمبارکه سایا) سازنده
      هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

      هاها
      از انتظارم هم کمتر
      و معلومه که از بعضیا فقط تو رودربایستی یاد نکردم و بخاطر این نبوده که حتی با اینکه می‌دونم هیچ وقت اینجا رو نمی بینند بازم خجالت می کشم:)

    • imageمبارکه سایا) سازنده
      هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

      هاهاهاها

  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    هاها
    بالاخره رقصیدن تو این جهان تنگ بنا شده؛
    و عواقبش:))))

  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    یوهاهاهاهااااا

  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    لی هاااا

  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    هاهااا

  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    نه من با حیا نیستم، فقط از لمس شدن، از دیده شدن بدنم، از نزدیک بودن فاصله ی بدن ها بدم میاد، متنفرم، میترسم ازش، دختر و پسر هم نداره.

  • imagesᴀᴍ
    طوفان حال من

    دوستت دارم.

  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    سناریو؟ از سر خستگی به میله های پل تکیه می دهی، دستت ناخودآگاه به سمت جیب بارانی‌ت می رود `لعنتی...، فندک کو؟` به آسمان چشم می دوزی، حتی شب های این شهر هم ستاره ندارند... با پوزخند محوی، بیهوده سیگار خاموش را به لب هایت نزدیک می کنی، ناگهان، صدایی خلوتت را درهم می شکند:

  • imageمبارکه سایا) سازنده
    هاها، نفس کشیدن دردناکه؛

    سرمای سرانگشتان غریبه تا عمق وجودش نفوذ می کردند و لحنش... حتی سردتر بود `اوه... شما اینجا چیکار می کنید؟`

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.