این داستان طلسم شدهس گادد، اصلا تموم نمیشهه
امی نگاهی به سنگ توی دستش انداخت و گفت: خودم میتونم برم. با جادوی سنگ وارد حیاط خونه ی کیم تهیونگ شد، درست مثل قبل؛ اون خونه مثل خرابه ای بود و علف های خشک شده از بی آبی سراسر حیاط رو پر کرده بودن. امی به نزدیک در قدم برداشت تا وارد شه ولی دو جن قرمز پوش از خونه بیرون آمدن و امی فورا روی زمین دراز کشید. + خیلی دلم میخواد بیشتر درباره ی اون زن بدونم! جن مقابل پاسخ داد: به هرحال اون شیطان بود و ممکن بود همه چی رو خراب کنه. _درست میگی. دو جن ، بعد اتمام صحبت هاشون قدمی به جلو برداشتن و نگاهی به روی زمین انداختن و درحالی که خودشون رو برای مبارزه آماده میکردن به شخص روبه رو گفتن: خوش آمدی!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
30 لایک
پارت بعديو نميزارى؟ دو هفته گذشت
نصفش رو نوشتم.
بزار دیگههههه پارت بعدیوووو
تو بررسیه
بعدییی
مثل هميشه فوق العاده
ميشه لطفا تروخدااا پارت بعدو بزارى؟🥺🥺
عالی بود
عرررر
عالی بودددددددد 🌺
روی این روی مایا کراشم.
عر پشمام من تستتو منتشر کردم🙂🍭
و اینک اولین کامنت و اولین لایک🍭