
ناظر خوبم رد نکن عزیزم عه :)
کبری : یا جد سادات اینکه سه تا پدال دارههه ولی من ۲ تا پا دارم 😭 اروم باش..ایح..خب چیکار کنیم..ماشین لباسشویی که پدال نداش..این دسته هه چیه بزار بکشمش.. و دنده رو کشید - زارت زد به ماشین عقبی * کبری : عام خب گند زدیم..هوف من نگران نیستم..با ارامش..کبری به باب اسفنجی فکر کن ..اون هیچوقت نتونست عین ادم رانندگی کنه و همیشه هم امیدوار بود عاره! من میتونم.. دو دستی فرمونو گرفت و اماده پرواز شد - *دینگ دینگ دینگ! مسافرین پرواز ۲۴۰ به گیت های پرواااز* اروم پاشو گذاشت رو پدال گاز و ماشین به جلو حرکت کرد. کبری : اره همین خوبه ..عررر گربه یا امام نزنم بهش !! از پیاده رو انداخ رفت تو پارک یه دو سه تا پیرزنم زیر گرف فک کنم ولی خب دوربین تاره خوب ندیدم- وایساد بغل موج جمعیت * کبری : پسرااا بریزید باللللااا.!
یونگی سینه خیز داشات میومد برسه به ماشین که یه دختره از پاش گرفت دوباره کشیدش تو جمعیت:) - نامجون : شما مگه خدا پیغمبر حالیتون نیس ای خدااا! من به هرچی دست بزنم ازهم میپاشه ها نزارین انگشتامو بکنم تو چشاتون ! سوکجین : وای صورت هندسااااممممم جونگ کوک : اگه ولم کنید هویج به هرکدومتون میدم یه عالمه تو کیفم دارم بخدااا. ینی کبری باید وایمیسد تا بین جمعیت فسیلشون کنن؟؟ یا باید میرفت و گهرمان گودرتمند بازی در میاورد؟ ناسلامتی همسن عزیزگچی بود دیگه میتونست از پس یکم ضرب و شتم بر بیاد - کبری : یا علی مدددی! و با قفل فرمون به سوی جمعیت شتافت :)- کبری : برین کنااااار من کمربند سفید کاراته دارماااااا . یکی از دخترا : تو دیگه از کدوم دیوونه خونه ای فرار کردی؟؟ کبری : عههه؟؟ خواست با قفل فرمونش بزنه تو کله دختره که دختره جاخالی داد و ...
یونگی : عااااااای نهه! و بله روی کله پیشولی فرود اومد- همه جمعیت برای اینکه قاتل یه سلبریتی نشن فرار کردن توی دردسترس ترین سوراخ موش ممکن- کبری : اوی نه گند زدم گند زدم گند زدم..من واقعا متاسفم لطفا منو مقصر ندونین من واقعا.. شوگا انگشتش رو به معنی سکوت جلو صورت کبری گرف- یونگی : خب حداقل اطرافمون خلوت شد! دخترا تا دیدن یونگی سالمه خواستن بریزن دورشون ولی همه بر و بچ ریختن تو ماشین و کبری نشست پشت فرمون - کبری : خب ..اینهاش استارت.. جونگ کوک : هی پاکتی زود باش دارن میااننن.. کبری : عه هولم نکن..اها ایناهاش! ماشونو روشن کرد و درجا پاشو گذاشت رو گاز و با سرعت ۱۲۰ تا رف- کبری : جیغ- جیمین : ما هممون میمیریم ما هممون میمیریم! نامجون : درواقع نمیشه گفت هممون میمیریم چون تعدادمون زیاده برای هم مثل بالشت عمل میکنیم بجز پاکتی که چون رانندس و اطرافش خالیه ممکنه شیشه خرده بره تو چشش یا با کله برع تو فرمون یا ایربگا خفشکنن یا.. کبری : جیییییییییییغ- من نباید بمیرممممم هوپی : عم..میدونم زمان خوبی برای گفتن خبرای بد نیست ولی یه لشگر دختر دارن دنبال ماشین میدون..:) کبری : خب از دیدنتون خیل خوشحال شدم ولی خب به هر حال خوبا زود میرن دیه ..اشهد و ات لا الا الله..اشهد و ان .. میرن ادماااااااااااا از اونا فقططط.. جین : میگم بچها عم این که دستاشو به سوی خدا گرفته و داره دعا میکنه کی داره فرمون رو کنترل میکنه :/؟ همه باهم : جیغغغغغغ-
جیمین : درختتتتتت و بوممم- *زدن به درخت.البته مقصر درخته بود که جای بدی پارک کرده بود اخه مدوم درختی میاد تو خاک پارک میکنه؟* نامجون : همه حالتون خوبه؟؟؟؟ کبری : اره ظاهرا.. تهیونگ : خوووووووووون کوک : صبر کن چی؟؟ تهیونگ : داره از جین هیونگ خون میرههه. جین چشماشو میماله- جین : چیشد بچها رسیدیم ؟ چرت خوبی بود.. شوگا : جین هیونگ سعی کن نخوابی..واسه خدت گوسفند بشمر خوابت نره.. کبری : سامورایی گوشفند بشمره بیشتر خابش میبره که :/ یونگی : خب مهم نیست شطرنج بازی کن با خدت فک کن الان داری کیش و مات میشی! جین : بابا خون چیههه!! هوپی : جین هیونگ اخوی تو الان بدنت گرمه نمیفهمی ولی داری میمیری.. جین : بابا این سسه!!! کبری : بچها.. جین بکم از مایع قرمزو لیس میزنه- جیمین غش میکنه- تهیونگ میزنه گوشش- جیمین : عاخ خوبم ممنون.. جین : بابا من همیشع سس میزارم تو جیبم فک کنم ترکیده.. کبری : بچهااااا نامجون : چرا باید سس بزاری تو جیبت؟:/ جین : لنتی با هر غذایی خوشمزس.. کبری : بچهاااا ما تصادف کردیم ماشین ممکنه بترکههه! هوپی : صب کن چی؟
کبری : بریزید بیرون !!! همه میریزین بیرون و بومی دیگر ماشین میترکهههه- یونگی : ماشینمممممم جونگ کوک : اشکالی نداره یدونه دیگه میخری بعدا.. کبری: من الان شما گل پسرارو کجا ببرم؟:) جین : خونتون دیه. کبری: برم بگم چی به مامان بابام برم بگم ۷ تا اردک به سرپرستی گرفتم ؟؟؟ تهیونگ : کواک کواک! کبری : بد نبود ولی نمیشه. نامجون: خونتون پشت بوم داره؟ کبری: اره چطور؟ نامجون : قلاب میگیرم بالا دیه. کبری : میخوای قلاب بگیری بری بالای پشت بوم اپارتمان؟؟؟ نامجون : ببخشید ایکیوم اب به اب شده به اب و هوای اینجا عادت نداره اب کشیده.. یونگی : ابله. کبری: ما خونمون ۳ تا اتاق داره یدونه اضافیه اگه بتونیم مامان بابام رو دور بزنیم اگه ساکت باشین میتونین تو اون اتاق زیست کنین.. جین : نفس عمیق- کبری : ببین الان این نفست صدا داد از این نفسا تو خونه ما بکشی من میدونم با تو :/ کوک: چرا فقط برنمیگردیم کره؟ تهیونگ : یادت نیست با چقد زور زدن خدمونو بازتشسته کردیمم؟ اونم بعد سربازی جین! جین : ارادت دارین.
تهیونگ : بنظرت ازت تعریف کردم؟ جین : بی تر ادب.. هوپی : میشه بریم خونتون؟..خابم میاااد کبری: میزنمتااا..خدشو دعوت میکنه خونه مااا. تهیونگ : الان باید چیکار کنیم.. کبری: نقشه ورود به خونه خودمو بکشیم.. نامجون: یه سوال.! کبری: بگو. نامجون: چرا باید برای ورود به خونه ای که مال خدتو نقش بکشیم؟ کبری نگاهی بسی پوکر که تو واقن چته به نامی تحویل داد.- کبری : بخاطر دلایل شخصی در نظر بگیر حال ندارم دوباره توضیح بدم.. جیمین : بزار من بهت بگم..چپن خونشون ۳ تا اتاق داره و تو اپارتمانه مامان باباش ماشین ترکیده و جیهوپ گشنشه :).. نامجون : اها متوجه شدم.. کبری : ینی خاک.! کبری میزنه پس پیشونیش- کبری : نمیخاد چیزی رو حفظ کنیم یا به خاطر بسپارین فقط لطفا سوتی ندین. کوک : واقن سخته.. ته : موافقم.. کبری : مهم نیست..خب نقشه اینه ..اول میریم تو لابی ساختمون نگهبان هرچی ازتون پرسید چی میگین؟. هفتا باهم : بنگتن بوییییززززز کبری : نه غلطه.درواقع هرچی ازتون پرسیدن اصن جواب ندین فقط در و دیواره نگا کنین اوکی؟ یونگی : میتونم بپرسم چرا ؟ کبری : چون خونه منه و من میگم نقشه رفتن توش چطوریه. یونگی : حق با مشتریست! خب پس..
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی باحال بود❤🤣❤🤣❤🤣❤
خیلی سم بود😂موفق باشیییی🤍
لعنتتتت خیلی سم بوددد🤣🤣
واهااااای😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
عاقا میدونم داستانه ولی طبیعیه اونجا که گف بعد سربازی جین بازنشست شدیم حس غم کردم؟😂😂😂😂😂💔
ولی بقیش فقط جرررر😂
یعنی میخوام بدونم چجوری فکر میکنی که هم سم بنویسی هم خوب بنویسی؟
عااه
نمیدانم و اطلاعی ندارم
عالییی برو پیوی .
ترکیدم از بی معنی بودن و خنده🤣
بک میدم