
سلام سلام! برخلاف هرچی که تو این پیج دیدین اینبار با یه داستان طنز با پارت های نامحدود اومدین پیشتون که خوشحال میشیم لبخند به لبتون بیاره هوراا:) ناظر خوبمم رد نکنه ایشالا قربونش برم
شرک : لت می بی یور وومن ! لت می بی یور وومن .*در حال قر دادن تو یه بکروم*.. یااااا امام علی عععععع! با یه جیغ بنفش مایل به صورتی پرنسس که نمیشه گف ولی خب شخصیت اصلی داستان ینی میسیز کبری بیدار میشه - کبری: یا خدا..چه خوابی بود..بخاطر همینه میگن هیچوقت کارتون و موزیک ویدیو رو باهم نبینین ... دمپایی رو فرشی های خز خزیش رو پاش میکنه و تلو تلو میره سمت دستشویی. اون نمیدونه ما داریم نگاش میکنیم..پس اروم باشید..
اوخ حواسم نبود..داستان داستان کیه ؟ معلومه خب اینو همه میدونیم داستان کبری و تصمیماش که نیست ولی خب داستان کبری و دوستای معروفش هست ! کبری را نمیشناسید ؟ بگو جون تو ! خب کبری یه دختر ۱۶ ساله دبیرستانی که از جفتک سرنوشت داره توی این دوران و این مکان و این زمان و این دقیقه و این ثانیه و این ..... زندگی میکنه! کبری درواقع اسمش ستاره اس ولی خب بیشتریا کبری صداش میکنن *علت نامعلوم* ایشون یه ارمی هستن .ارههه ارمیه میدونم میدونم توی دنس پرفکته و از بچگی همش وسط مجلس داشته برک و هلیکوپتری میزده و اگه شاباشاشو جمع کرده بود الان ناف لس انجلس پنت هاوس داش ولی نشد ..خب به اندازه کافی گفتم ؟ پس بریم ادامه جریان ! یوهووو
کبری : ساعت چنده ..؟ ۶ و نیمه..خب خوب ۶ میرسم مدرسه..باید امیدوار بود ! تقویم یه گوشیش رو یه نگاه میندازه بانو- کبری : عه جمعس که خداروشکر ..جمعس ..صبر کن جمعسس؟؟؟؟؟؟!!! چطوری یادم رفت ! سریع رفت توی گروه واتساپش که عنوانش بود " هفت بقال سرکوچه همراه شیر پاکتی" نامجو ایکیو نژاد: امروز صبحونه کم بخورین! ممد چرتی : صب کن مگه صب شده؟ سیاوش صدانازک : من باند هارو ردیف کردم ساعت ۱ میبینمتون! تاتی پلنگ: شیر پاکتی گفتی یه دس مشکی ؟ همایون روشن: چرا مگه کی مردههه؟؟ جعفر جذاب : لطفا دیر نکنین . کبری : یا اماممم زماننن ساعت ۱۲ و نیمه من ۱ باید اونجا باشممم.!! گوشیشو پرت کرد رو تخت و اولین تیشرت مشکی رو که دید کرد تو کلش و بلع تنش کرد و شلوارشم که نگم براتون برعکس پوشید و موهاشو بافت و ماسک سیاهشو زد -
کبری : اره ماشین..ماشین داری م گواهینم کجا بود اخه ..اسنپ ! نه نه ..دیر میشه دیر میشه ..😀 لامپ کلش روشن شد بچه- کبری از پنجره اتاقش یه دید به پارکی که توش قرار داشتن زد و بعد خیابون طولانی که باید با پاهاش ازش رد میشد رو دید.- کبری : اروم باش کبری..اروم باش تو میتونی ! دو قدم راهه دیه انقد گ...ینی تنبل نباش دیه هوف..من میتونم من ورزشکارم خبرم!😫 خانمی پله هارو میرن پایین پ بعد با هزار کشون کشون و بدبختی و نفس گرفتن به پارک رو به روی خونشون میرسن:)- *من موندم این چطور تکون میخوره چه برسه به دنس* اونجا هفت تا پسرو میبینه که همه دور یه بلندگو جمع شدن و دارن برسیش میکنن- داد زد : بچه هاااا و یه دست خوشمل تکون داد-🤏 هیچ ری اکشنی نگرف پس رف جلوتر- ناشناس ۱: اوکی کن سیمشو میگیرم تو بزن اگه برق داش تورو بگیره ناشناس ۲: اخه اعجوبه سیم دست توعه چرا منو باس برق بگیره :/😔 ناشناس ۱ : هیونگ خیلی بدجنسیی🦧 ناشناس ۳ : من میگم مشکل اصن اینا نیست نه که من ایکیو صد و چهل دارم میگم شارژش تمومههه ناشناس ۴ : اخه تو از کجا میگی !!! نمیبینی ؟؟ خانمه تو بلندگو داره میگه نووو هلپ میی ! سیم کشی هاش داره میسوزههه.😭 ناشناس ۳ : گلابی داره به انگیلیسی میگه نو باتری 😐🦍 ناشناس۴ : به چه حقی به ورد واید هندسام میگی گلابییی
ناشناس ۵ : نظرتون چیه امیدوار باشیم درست شه ؟ امید کلید همه چیزهههه✨️ ناشناس ۶ : میشه شما چیز کنی زیپ دهان رو بکشی ؟🙂 کبری میره جلوتر و میزنه به پشت اولین کسی که اومد دم دستش از پسرا- کبری : بچه ها من اومدم!😔🤏 ناشناس ۱ : شیرپاکتیییییی! ناشناس ۲: فعلا اسپیکرمون خرابه.. کبری: من یدونه زاپاس اوردم🦍 ناشناس ۶ : این عالیه! همشون از دم ماسک و کلاه مشکی داشتن و تشخیص چهره ها واقن سخت بود..اما همه با یک هدف دور هم جمع شده بودن..با اینکه همدیگرو تاحالا ندیده بودن ولی کنار هم جمع شدن تا برقصن..البته کبری فکر میکرد هیچکدوم همدیگرو نمیشناختن..۷ پسر یک نفر،و کبری هم یک نفر جدا از این گروه بود ..بود..ود *اکو شه مثلا* :)-
کبری گوشیش رو وصل کرد به بلندگوش و صداش رو ته بلند کرد گشنگ صدای پیرمردای پارک دراد- کبری : همه اماده ایم ؟ هفتا ناشناس : ارهههه با شروع اهنگ با هماهنگی تموم شروع به دنس کردن حتی با اینکه اولین بارشون بود حتی همدیگرو میدیدن اما..کبری فکر کرد که پسرا واقن حرفه این عجیب بود..ینی واقن بود - یهو یع باد بلایی اومد زد ماسک یکی از پسرارو پروند - ناشناس : ایشش اوه نه!! کبری برگشت تا ببینه مشکل چیه و برگانش را از دست داد- کبری : سوکجین؟؟؟؟ پسرا ماسکاشون رو پایین دادن- نامجون : ببین الان وقت توضیح نیست ! کوکی : یونگی ! سوییچ همه دخترای پارک برگشته بودن سمتشون و داشتن فیلم میگرفتن و از سر کولشون بالا میرفتن - هوسوک : عه نکن بچه با دماغم چیکار داری عههه جیمین : کمککک!!! یونگی سوییچو پرت کرد ولی جونگ کوک در جمعیت دختران خروشان غرق شده بود پس کبری پرید و سوییچو گرفت - کبری : یونگییی ! ماشین کدومه! ینی حقیقت داشت ؟ اونا اینجا بودن؟ کبری داشت باهاشون میرقصید ..باید کمکشون میکرد ..نباید اینجا گیر میفتادن- یونگی : اون مرسدس قرمزس!!! تهیونگ : عررررر خفه شدم دختر انگشتت تو چشامههه کبری دویید سمت ماشن و با جیغ و داد پسرایی ک داشتن با ماشین عکس میگرفتن رو کیش کرد - کبری : این کجاش کلید میخوره یا امام زمانننن دکمه استارت و زد - کبری : نفس عمیق بکش دختر هوف..مثل ماشین لباس شوییه اره با استارت روشن میشه ..اره اروم باش خودتو ضایع نکن پیش بی تی اس وای.. تا اومد پاشو بزارع رو ترمز ...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سممممم..
لامصببب اسماشوننن😂😂😂ای کیو نژادددد😂
میشه اسم اعضا رو توضیح بدی
خیلی معلوم نی به جز دو سه تاشون
عالی بود😂😭
لامصب عالیههههههههههه
ممنونم وای
دوستان نخ و سوزن با کیفیت از کجا میشه گیر آورد؟
من نیاز دارم
پیدا کردی ب منم بده
چه عجب که ا/ت نیست
من مطمعنم هیچکس تاحالا اسم خدشو جای ا/ت نزاشته پس کلیشه بی کلیشه
دقیقااا
عاه این چی بود دیگه😂😂😂😂😂😂😂😂
سم درجه یک
جررررر پارت بعدو بزارررررر
حتماا امشب منتظر باش
عالی بود