پارت 1 ناظر قشنگم...ناظر محترم باور کن چیزی نداره فقط یه داستانه لطفا منتشر کن رد نشه:))♡♡
شاید تلخه و بی مزه ولی زندگی من توی سکوت فرو رفته نمیدونم چه سرنوشتیه که منو با سکوت رقم زده هر کی چیزی بهم میگه فقط میتونم تو چشماش زل بزنم و اون با بی رحمی حرفاشو ادامه میده خسته شدم از بس همه تو مدرسه تحقیرم میکنن مگه تقصیر خودمه؟ تو آینه به خودم خیره شدم شونه رو توی دستم گرفتم و روی موهای مشکی رنگ کوتاهم کشیدم لبخندی زدم و روی نوک پا چرخیدم ولی من ناراحت نیستم عجیبه نه؟ حرف نزدن بده ولی حداقل نمیتونم با بعضی حرفام قلب کسی رو بشکونم آرزوم اینه که یه بار بتونم یه کلمه رو به زبون بیارم...صدای خودمو بشنوم ولی غیر ممکنه رفتم سمت پنجره و در و باز کردم باد خنکی لای پرده های پیچید و توی اتاق محو شد به آسمون خیره شدم ولی نور خورشید توی چشمم تابید و باعث شد نگاهمو از آسمون بگیرم در اتاق با شدت باز شد + دختره خیره سر وایستادی چکار میکنی؟ ما به خاطر تو مجبوریم ساعت ها منتظرت بمونیم سر میز شام؟ که ببینم خانم خانما کی قراره تشریف بیاره! امیلیا : تو چشماش زل زدم دلم میخواست حسمو بروز بدم بگم که چقدر با حرفاشون ناراحت میشم
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
یه رمان دیگه راجع به تاممم
حتما حمایت میکنم
عالی بود:)
اهوم تنککک قشنگممم
مرسی🌚💚
:)
عالییییییییی بود،بهترین نویسنده هستی،حتی از خود جی کی رولینگ هم بهتر مینویسی😁😂❤
مرسییییی قشنگممم لطف داری هارتمم اکلیلی شدد💙🌚 نه بابا😂رولینگ واقعا نویسنده محشریه:) ولی واقعاا ممنونمم لاوم🌚🌊
ااهههههههههه دوباره باید منتظر ادامه داستای عالیی این باشممممممم...هرچی بگم کمه یونو؟
هعییی آرع بازم:))
تنککک لاوممم
فعلا که پارت بعد رد شد💔نمیدونم بعدی رو کی بزارم:)
اههه نهههه چرا رد شددددددد...🥺🥺🥺🥺🥺
نمیدونممم چیزی نداش💔😔
بسی خفن بود لاولی❤🖤💙🌚🌛
مرسییی لاوم:)💚
عالی بود :)💚
تنککک بیب🌚💚
ووورررىىى گگگوووددد
ممنوونمم لیدی:))♡