پارت 32 ناظر محترم باور کن چیزی ندارههه💔☺ لطفا منتشر کن رد نشه:))♡♡
دراکو : لوکاس بود؟ دیانیرا : گوشیت شارژش تموم شده دراکو : اوکی..الانه که برسیم دیانیرا : حالا که همه چی تموم شده باید از دراکو جدا شم؟ باید ترکش کنم؟ با این فکر بغض توی گلوم می نشست من بهش وابسته شدم! دراکو : خب لیدی من رسیدیم دیانیرا : در ماشینو باز کردم و پیاده شدم ولی دراکو پیاده نشد بهش خیره شدم چرا نمیای؟ دراکو : میرم به لوکاس سر بزنم فقط دیا؟ ساعت 7 شب بیا پارک! دیانیرا : چرا؟ دراکو : خودت می فهمی مراقب خودت باش فعلا بای لیدی دیانیرا : خدافظ...ازش دور شدم و کلید و به در انداختم و در و باز کردم و وارد خونه شدم یه ماه میشه تو این خونه نیومدم ولی بی خیال خودمو رو مبل انداختم و چشمامو رو هم گذاشتم واقعا باید چکار کنم؟ تمام فکرم درگیر الیزابت بود...حالا دراکو ذهنمو تسخیر کرده قراره ازش دور شم؟ ولی من نمیتونم...من دوسش دارم!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ چطوری داداش؟ دلم واست تنگ شده بود دراکو : منم...خوبی؟ از لیا لوکاس : اسمشو نیار هیچ خبری ازش نیست همون بهتر که نیست ولی...ولی مامانم میگه امروز قراره با اون پسره بیاد خونه ما! دراکو : میتونی شب بیاید یه جایی؟
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
واییی خیلی خوب بوددد:)))
پارت بعد پلیز🥲🤝
ممنوونمم لاوم:))
منتشر شد
وایییییییییییی ذوق مرگ شدممممممم وقتی گفت میخوام انگشتر بدم بهششششششش
عالییییییییی
منممم ولی تو پارت بعد اتفاق خوبی نمیوفته ساری☺💔
تنکککک
وااااااتتتتتتتت یعنی چیییییییییییییی😭😭😭
خودت پارت بعد و خوندی معذرت لیدی جبران میکنم💔💙
پرفکتتتتتتتتت عالییی((:💟🤞🏻🥂
ممنووون بیب💚🍫