
ناظر عزیز چیز بدی نداره لطفا رد/شخصی نکن🌸

نور خورشید تو چشمت میزد. صورتتو جمع کردیو به سمت مخالف پنجره خوابیدی. داشتی وارد دنیای خواب میشدی که یهو یادت اومد امروز مهمونی دعوتی. نقی زدیو با خستگی از جات بلند شدی و کاراتو کردی. کارات که تموم شد به میکاپر زنگ زدی تا بیاد امادت کنه. . . . با دقت به طرحا و رنگ ها نگاه میکردی!! میکاپر بالاسرت منتظر بود تا ازبین طرحا و رنگ موها یکی رو انتخاب کنی . کدوم رنگ مو?————-««؟

موهات میدرخشیدند!! رنگ موی جدیدت کاملا بهت میومد. کمرتو به پشتی صندلی تکیه دادی و چشماتو بستی...با خونسردی منتظر موندی تا میکاپر با ارایش نقش زیبایی به صورتت بده.... صدرصد ستاره ی امشب تو خواهی بود!!☆ کدوم?————-««؟ (اگر خوشت نیومد بعدی رو بزن)

(اگر اسلاید قبل یکی رو انتخاب کردی یا از این طرحا هم خوشت نیومده بعدی رو بزن .. بعدی اخرین اسلاید راجب میکاپ صورته)

رنگ رژ ...سایه و خط چشم... هرسه به زیبایی بر روی پوستت نشسته بود و تو رو شبیه به یک الهه کرده بود!. بی صبرانه منتظر بودی که ستاره ی امشب بشی:)☆

پول میکاپر رو حساب کردی و رفتی جلوی ایینه . چراغ های روی ایینه تنها نور توی اتاق بود . دستات رو گذاشتی روی میز ارایش و به سمت ایینه خم شدی... با دقت به چهره ی جدیدت نگاه کردی!!! رفتی به سمت اتاق لباسات .... در کمدتو باز کردی .. از بینشون شیکترین لباستو انتخاب کردی. کدوم?————-««؟ (اگر خوشت نیومد بزن بعدی)

(یادت باشه نمیتونی هم از اسلاید قبل انتخاب کنی هم از این ، فقط یک لباس!)

حالا همچی اماده بود. رفتی جلوی ایینه قدی و به خودت نگاه کردی. به زیبایی میدرخشیدی!.....پوزخندی زدی! امشب همه از دیدنت شگفت زده خواهند شد!!! رفتی به سمت کمد کفشات و از بینشون یکی رو انتخاب کردی. کدوم?————-««؟

ارام ارام پله های عمارت رو پایین میرفتی...وقتی رسیدی به حیاط راننده اومد جلوت و گفت:خانم امروز کدوم ماشین رو میخواهید؟ کدوم?————-««؟

راننده در عقب ماشین رو باز کرد و تو سوار شدی. به سمت محل مهمونی میرفتی ... یعنی عمارت شریک کاریت!!! رسیدی ... عمارت شیک و بزرگی بود . راننده پیاده شد و در رو برات باز کرد...با غرور از ماشین پیاده شدی و سرتو بالا گرفتی..گذاشتی خبرنگارا ازت عکس بگیرن!!! اروم اروم به سمت ورودی عمارت رفتی ..وقتی وارد شدی سکوت عمارت رو فرا گرفت!!!! کدوم?————-««؟ همه از دیدن زیباییت شگفت زده شدن!!☆ پوزخندی زدی ...درسته!..پیشبینیت درست بوده! . . . دو ساعت از مهمونی گذشته بود و تو حوصلت سر رفته بود . اما بقیه مثل تو نبودن...بعضیا با شُرَکا حرف میزدن...بعضیا میرقصیدن....و بعضی ها نوشیدنی میخوردند. یکی از خدمتکار ها داشت با سینی نوشیدنی نزدیکت میشد .. خواستی از نوشیدنی ها برداری که یکهو همه ی برقا رفت!!

همه شوکه شدند و میخواستند بدونند که چه اتفاقی افتاده.....عمارت رو سکوت برداشته بود که یهو صدایی مانند شکستن وسیله اومد و همزمان با آن صدا ، همه ی برقا شروع به خاموش روشن شدن کردن... عجیب بود ! لامپ ها با اینکه خاموش روشن میشد ولی نمیسوخت!! میز خوراکی ها ناگهان پرت شد توی دیوار و همه ی ظرف ها شکست!! همه ترسیده بودند حتی تو هم همینطور ! بقیه سعی داشتند از عمارت خارج شوند اما درها قفل بود!! کمی دور و برت رو برانداز کردی ...............یعنی چی!!!!! پس میزبان مراسم کجاست؟؟؟؟ نه!....تو نباید اینجا میموندی!! دویدی توی راهرو ها و درهارو باز میکردی به دنبال یک پنجره تا بتونی فرار کنی! همه صداها از داخل عمارت بود از بیرون صدایی نمیومد...پس بادیگاردها چه شدند؟ درها را پس از دیگری باز میکردی که با باز کرد یکی از درها متعجب شدی !!! یک راهرو بود که در اخر راهرو دری بود!! کدوم?————-««؟

درب اخر راهرو را باز کردی و با یک فضای زیبا و بسیار عجیب روبه رو شدی. جنگل پشته عمارت؟ سرتو چرخوندی و به داخل عمارت نگاه کردی ...همچنان چراغ ها خاموش و روشن میشدند...اما ... ناگهان همه ی برقا درست شدند و همزمان با آن صدای مهمان ها هم قطع شد!! انقدر ترسیده بودی که تصمیم گرفتی آنجا را ترک کنی . کدوم?————-««؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خوب بوددددددددددد
عالی بیدددد^^
فالو:فالووو
فالویی
خیلی خفن بودددسدتستستیتیت عاالی بوددد نمیتونم توصیف کنممم نسنستیتقنقن عرررر شدم خوناشامممم
ممنونم بابت نظرت👶🏻🌸
❤❤❤❤