
:)))))
اگه میخواستم بدونم که با کیا میگردی وقتی که من دیگه رفته بودم، ازت میپرسیدم... هوا یکم سرده و شیشه جلویی ماشین بخار گرفته... اما وقتی ازت گذشتم حس کردم یه دردی تو وجودته که تو وجود منم گذاشته شد!...ولی اگه همه چی برای تو مثل قبله، برای منم فرقی نکرده... پس بی حساب شدیم... پس تو میتونی توی تعطیلات من رو "عزیـ/زدلــ/م" صدا کنی... تقصیر این فصل کوفـ/تیه...یادداشتش کن! من خونهٌ مامان و بابام میمونم و خیابونی که خیلی وقته ازش رد نشدم الان واقعا خوب به نظر میرسه... و این راه همیشه در انتها من رو به تو هدایت میکنه:))
من ماشینم رو بین مثدیست پارک کردم... و مدرسه ای که قبلا واسه ما بود... تعطیلات اثرش مثل یه عطر بدبو معطر میمونه... میتونی فرار کنی ولی تا همینجا...منم فرار کردم؛ یادته چطور نشستی و رفتنم رو تماشا کردی؟... ولی اگه باهاشون مشکلی نداری، منم مشکلی ندارم:((
زمان سریع میگذره_پرواز میکنه_، مثل لجنی که روی لاستیک ماشینته... الان من دلم برای لبخندت تنگ شده:))... صدامو بشنو... میتونیم این دور و برا یه چرخی بزنیم... و این جاده ای که خیلی وقته ازش عبور نکردم قشنگ به نظر میرسه...و این مسیر همیشه منو به تو هدایت میکنه...نصف روز رو فقط برای مرور خاطرات قدیمی میخوابم... ازت نمیخوام صبر کنی اگه ازم نخوای بمونم:))) 💔
پس من برمیگردم به لس آنجلس؛ پیش به اصطلاح دوستایی که اگه معروف شم راجع به من کتاب مینویسند... ولی من دارم راجع به روحی که(آدمی که)میتونه بگه کدوم لبخندم الکیه، فکر میکنم:))_گادد_... و قبلی که دارم میشکنمش قلب خودمه:))_قلبمممم از این آهنگ نوشتنای تیلور داره نمیتونهههه:))_... برای ترک کردن گرمترین تخت خوابی که تاحالا شناختم:))_: مود من:)))_... پس بی حساب شدیم، اگرچه من دارم ترکت میکنم اما میتونی تو تعطیلات"عزیز//م"صدام کنی... تقصیر این فصل لعنتـ//یه... یادداشتش کن... دلم برای لبخندت تنگ شده، منو بشنو... تقصیر این فصل کوفتـ///یه... و این مسیر من رو به سمت تو هدایت میکنه:)))
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (3)