
پارت شیشم امیدوارم خوشتون بیاد🙂
یونگی در و باز کرد. یونگی:نمیخوام قلب خواهرم شکسته بشه پس حواستو جمع کن کوک:باشه (چند ساعت قبل پیش ا/ت و جیهوپ) ا/ت:خیلی زنگ کسل کننده ایه جیهوپ:اره خیلی جیهوپ یواشکی از کیفش ی خوراکی برداشت و بازش کرد و جوری نگه داشت که منم بتونم بخورم. جوری ذوق کردم ک داشتم بال در میاوردم چون خوراکی مورد علاقم بود رفتیم زیر میز و دوتایی شرو کردیم به خوردن و سعی میکردیم نخندیم که یهو معلم اومد سر میز ما معلم:اون زیر خوش میگذرع نه؟ من و جیهوپ پاشیدیم از خنده. معلم:پاشید برید دفتر زوددد. جیهوپ:باشه باشه. جیهوپ دستمو گرفت و رفتیم دفتر مدیر:چی شده؟ جیهوپ:من توضیح بدم یا تو؟ ا/ت:تو جیهوپ:اوکی جیهوپ داشت توضیح میداد. مدیر:چشمم روشن ا/ت:دیگه تکرار نمیشه😂 جیهوپ:درحال گرفتن جلوی خنده ی خود مدیر:باشه حالا برید سر کلاس. جیهوپ دوباره دستمو گرفت و رفتیم سر کلاس (پرش زمانی برگشتن ب خونه)
ا/ت:جیهوپ خیلی خوش گذشتت. جیهوپ:اره خیلی با این کارامون اخراج نشیم صلوات. ا/ت:ولی خیلی حال داد جیهوپ:خب رسیدیم فرذا هم باز میریم دوتایی بیرون ا/ت:باشهه بای بایی جیهوپ:بای باییی.. از ماشین پیاده شدم و زنگ خونرو زدم و رفتم داخل (ویو کوک و یونگی) یونگی:فهمیدی چی میگممم؟ کوک:اره اره. ا/ت وارد میشد. یونگی:.... شت. وقتی کوک و دیدم یهو همون جای خودم خشکم زد کوک داشت نزدیکم میشد که یونگی جولوشو گرفت. یونگی:فاصله اجتماعی رعایت شود کوک:ا/ت خواستم بگم متاسفم من اشتباه کردم. من همچنان خشکم زده بود که یهو از حال رفتم کوک:ا/تتتت یونگی:ا/تتتت حالت خوبه؟؟؟ یونگی:گفتممم کوککک بیاییی همچین اتفاقی میفته. یونگی بلندم کرد برد اتاقم کوکم وارد اتاقم شد. یونگی:من چی بت بگم اخهعع کوک:.. نمی... دونم فقط خواستم باش حرف بزنم.. یونگی رفت از اتاقم بیرون. کوک کنار تختم نشست و دستمو گرفت کوک:من واقعا متاسفم.. یونگی با یه پارچ اب اومد اتاقم کوک:یاااا میخوای چیکار کنیییی یونگی دستشو کرد تو پارچ و دستشو خیس کرد و. پاچید تو صورتم.. من بهوش اومدم. ا/ت:یاااا یونگیاااا یونگی:حالت خوبه؟؟؟ ا/ت:خو.. بم یااا کوک تو اینجا چیکا میکنییی کوک:میگم متاسفمم ا/ت:چیو متاسفیییی کوک:من اشتباه کردمممم ا/ت:ولی همچی بین ما تموم شدد کوک:ا/تتت یونگی زیر لب:خواهر خودمی😂💔 ا/ت:ببین کوک من داره از یکی دیگه خوشم میاد اون بهتر از توعه کوک:ولی ا/ت ا/ت:ا/ت ای دیگه وجود نداره کوک
کوک:گفتم که اشتباه کردممم یونگی:خب اون نمیخواد بهت برگرده دیگه ا/ت و کوک:شما دخالت نکن یونگی:اوکی اوکی کوک:یعنی دیگه تو منو دوس نداری؟ ا/ت:نهههههههههع کوک:ولی من تمام تلاشمو میکنم بت برگردم:) ا/ت:نمیخوام نمیخوام بهممم کوک: ا/ت..... ا/ت:چته؟ کوک صورتشو بم نزدیک کرد ا/ت:یاااا کوک و هولش دادم کوک:یاااا چرا هولم میدی ا/ت:داری چیکارر میکنییی کوک:کاری که میخوام بک برگردیو انجام میدم ا/ت:ولی من نمیخوام بر. گردمممم. خواستم بلند شم که کوک دستمو گرفت منو انداخت رو بغلش.هنگ بودم و اون داشت به چشام نگاه میکرد. یونگی:یاااااشش چیکار میکنیی کوک:یونگی رو بیرون یونگی: اینکه ببینم خواهرم گریه میکنه من میدونم با تو.. یونگی از اتاق رفت بیرون. ا/ت:ولم کننننن کوک:ا/ت لطفا ا/ت:نمیخوامم چرا اینو نمیفهمیییی کوک:ا/ت من هنوز دوست دارم چرا اشتبلعمو نمیبخشییی ا/ت:میبخشم فقط نمیخوام بهت برگردممم کوک:چرا خبببب ا/ت: چون نمیخواممم دیگه دوست ندارم. از بغلش بروز اومدم بیرون و با گریه از اتاق رفتم بیرون و از خونه زدم بیرون. یونگی:ا/ت کجا میری... یونگی:کوکککککککک کوک:زهرمارررر کوک رفت سمت یونگی یونگی یه سیلی زد به کوک کوک:یا چتههع یونگی:گفتمم اگه ببینم خواهرم گریه میکنه من میدونم با تووو. یونگی:بزار برم خواهرمو بیارم بعدش میدونم چیکارت کنم کوک:منم میام یونگی:بشین بینیم باباا یونگی رفت پایین کوک:چیکا کردم همش تقصیر منه...
(ویو یونگی) یونگی:ا/ت؟ کجایی ا/تتت. هرچی به ا/ت زنگ میزدم جواب نمیداد خیلی نگرانش بودم که یعنی کجا میتونه رفته باشه؟ به جیهوپ خبر دادم هم گفتم دنبالش بگرده ا/ت کجامیتونه رفته باشه؟شماره ی ا/ت رو هم به جیهوپ دادم هر از گاهی بهش زنگ بزنه ک جواب میده یا نه (ویو کوک) همش تقصیر منه.... من چیکار کردم؟ چیکار کنم ا/ت بم برگرده.. من هنوز ا/ت رو دوس دارم.... بلاکمم که کرده نمیتونم بش زنگ بزنم چیکا کنم از کی مشاوره بگیرم؟ (ویو جیهوپ) وقتی این خبرو شنیدم قلبم به شدت درد گرفت خیلی نگرانش شدم و دیدم یونگی شمارشو بم داد تصمیم گرفتم به ا/ت زنگ بزنم ولی یونگی هیونگ میگفت هرچی زنگ میزد جواب نمیداد خب شاید مال منو جواب داد بهش زنگ زدم تا اینکه..... ادامه دارد😂
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
داستان خوبه ولی لطفا سرعت داستانو کنترل کن آدم وقتی میخونتش مثل اینه که ویس رو زدی رو دور تند 😂 هرازگاهی از نقطه ویرگول استفاده کن
خیلی داره تند تند پیش میره
ولی داستان قشنگیه دستت طلا
عالییییییی بعدیییییی
به به نويسنده گلمون اومده
با خودش پارت جديد آورده *__*
بل بل😂😗
پارت بعدییی😭😂😔
ا این که پارت بعده عالیییییییییییییی
😂ارع امروز براتون 2 تا پارت گذاشتم